شکرستان

جستجو

شکرستان

ترتیب نمایش
پر بینندهپر امتیازجدیدترین
روزها
امروزهفته اخیرماه اخیرسال اخیرهمه روزها
مکتب خونه
12':08''
6643 23
مکتب خونه
کانال :
استاد مکتب خونه که خیلی به فکر بچه هاست سرانجام یه روز خیلی مریض میشه و به توصیه دکتر چند روزی رو به استراحت می پردازه حالا کل اهالی شکرستون باید یه فکری برای بچه های توی کوچه و خیابون بکنن
دوستی با تیریپ خفن ها
14':06''
6243 74
دوستی با تیریپ خفن ها
کانال :
توی شکرستون بار فروش دوره گرد مهربونی بود به اسم فرزان و پسری داشت به اسم آقا صمد تا اینکه یه روز صمد آقا به رستوران میره و چند تا دوست با کلاس آشنا میشه و صمد آقا هم که نمی خواد پیش اونا کم بیاره
ارثیه با ارزش
14':07''
4189 41
ارثیه با ارزش
کانال :
روزی روزگاری توی شکرستون پیرزن با صفایی بود به اسم ننه قمر در همین حین مردی از فرنگستون اومده تا مقداری اشیا با ارزش به عنوان سوغاتی یا بهتره بگیم عتیقه به دست بیاره صمد آقا هم که فکر کسب و کار خودشه مقداری اجناس به درد نخور به عنوان اشیا با ارزش به اون می فروشه
فیلم سازی
14':37''
3858 120
فیلم سازی
کانال :
بهادر که در جشنواره فرنگستون دیپلم افتخار فیلم سازی گرفته و باز خواجه فرزان که حسودیش شده پسرش رو وادار به فیلم سازی می کنه اما
از ساده زیستی تا تجمل گرایی
13':59''
4650 29
از ساده زیستی تا تجمل گرایی
کانال :
روزی روزگاری دوتا همسایه بودن به نام الماس و فرزان که با خوبی و خوشی کنار هم زندگی می کردند و رقابت سختی در همه چیز داشتند از ساده زیستی گرفته تا تجمل گرایی
کار هنری
13':51''
4827 51
کار هنری
کانال :
آقا صمد که توی کار سی دی های رایتی و غیر مجاز خارجیه سر شعبون و رمضون رو از راه به در می کنه و وادارشون می کنه که دیگه واسه کبابی آقا فرصت کار نکنن و اینجوری بود که کار فرهنگی رمضون و شعبون شروع شد
گربه درون
14':46''
5923 54
گربه درون
کانال :
در ایالت شکرستون یه آدم عصبانی غر غرویی بود به اسم خواجه فرزان خلاصه اون پیش آقای اقبال مندیان که یه آدم روشنفکره میره و از اون کمک می خواد اونم کلاس های مثبت اندیشی استاد باغچه نوری رو بهش پیشنهاد می کنه
مالیات
13':51''
5778 89
مالیات
کانال :
در ایالت شکرستان پادشاهی ظالم بود که با مالیات های گزاف مردم را ناراحت می کرد از اون طرف هم چند نفر آدم با معرفت که به خاطر مالیات های شاه تموم زندگیشونو از دست داده بودند داخل جنگل با هم زندگی می کردند اسم یکیشون پهلوون فرصت بود اونا نقشه جالبی برای پس گرفتن سکه هاشون از پادشاه می کنند
مهمون های ناخونده
14':38''
5615 53
مهمون های ناخونده
کانال :
عمو رمضون به شکرستون اومده تا مقداری خرید کنه توی شهر به خواجه فرزان برخورد می کنه خواجه تا می بینه که توی شهر غریبه هست سعی می کنه به هر ترفندی که شده یه جورایی از عمو رمضون استفاده ببره خواجه به اتفاق خانوادش به شکر آباد اومده تا حسابی از این مهمونی لذت ببره اما
مجوز قلابی
14':29''
2999 41
مجوز قلابی
کانال :
عمو رمضون که در بیرون شکرستون و دور از بقیه مردم با همسرش زندگی می کرد اون تصمیم می گیره که یه کاروانسرا در محدوده بیرون شکرستون تاسیس کنه ولی متوجه میشه که باید بره اداره مجوزات و یک مجوز معتبر تهیه کنه در حین رفتن به شکرستون با افراد فرصت طلبی برخورد می کنه
فوت و فن استادی
13':24''
4307 40
فوت و فن استادی
کانال :
آقا صمد باز بیکار شده و تصمیم به کار کردن می گیره و بالاخره مجبور میشه توی یه تعمیرگاه مشغول به کار میشه هنوز مدتی از شاگردی صمدآقا نگذشته بود که تصمیم می گیره یه تعمیرگاه جداگانه تاسیس کنه ولی طولی نکشید که متوجه شد
صمد سر به راه
12':49''
5379 36
صمد سر به راه
کانال :
توی شکرستون پسری بود صمد نام توی ادب و تربیت شهره خاص و عام صمد از این همه تعریف و تمجید بیزار بود و بی بند و باری علاقه داشت تا اینکه اون یه روز سرش حسابی به سنگ می خوره
حکایت دو دوست
14':08''
4556 12
حکایت دو دوست
کانال :
خواجه فرزان وخواجه الماس دو دوست صمیمی بودند که پس از مدتی از هم دیگه بیزار شدند حالا هر دو روانه بیمارستان شدند و به محض شنیدن جواب دکتر
گنج پر درد سر
14':45''
3398 42
گنج پر درد سر
کانال :
عمو رمضون که یک کشاورز نمونه بود و و با اینکه اوضاع مالی خوبی نداشت ولی در کنار خانواده در صلح و صفا زندگی می کردند تا اینکه یه روز توی بیابون یه کیسه پر از طلا پیدا می کنه به نظر شما اون می خواد با این همه طلا چیکار کنه
مردم آزاری
13':10''
3852 31
مردم آزاری
کانال :
سر و صدای خونه خواجه فرزان در ساعت دو نصف شب همه رو عاصی کرده و خلاصه اینکه همه همسایه ها از دستش ناراحت بودند تا اینکه سرو کله یه همسایه زورگو پیدا میشه
زرنگ بازی
14':10''
6979 34
زرنگ بازی
کانال :
جعفر آقا راننده تاکسی بود و مرد بسیار پاک و درستکار بود قصه آقا جعفر از اونجایی شروع شد که شیطون توی جلدش می ره و و اون رو از راه به در می کنه
یک شبه پولدار شدن
13':58''
4441 11
یک شبه پولدار شدن
کانال :
در این قسمت به آداب کاسبی و روش کسب درآمد اشاره شده حاج مقبول که یه مرغ فروشی راه انداخته و از پسرش می خواد که توی این کار کمکش کنه پسره هم از این فرصت استفاده می کنه و دست به کارهای ناپسند می زنه
چشم وهم چشمی
14':39''
4585 35
چشم وهم چشمی
کانال :
شکرستان شهری است خیالی که همه چیز در آن وارونه است اتفاقاتی که در این شهر رخ می دهد به قدری عجیب و غریب است که گاه حتی مردم شکرستان را متحیر می سازد این شهر و مجموعه اتفاقات کوچک و بزرگی که در گوشه و کنار آن رخ می دهد پایه و اساس مجموعه ای است به نام شکرستان در این قسمت که دکتر بهادر پیراقبال مندیان تازه از فرنگستون برگشته نظر خیلی ها رو به خودش جلب کرده است در این میان یکی از اهالی فرنگستون که دوست داره پسرش هم مثل دکتر بهادر دکترا داشته باشه