توی شکرستون بار فروش دوره گرد مهربونی بود به اسم فرزان و پسری داشت به اسم آقا صمد . تا اینکه یه روز صمد آقا به رستوران میره و چند تا دوست با کلاس آشنا میشه و صمد آقا هم که نمی خواد پیش اونا کم بیاره ...