(قسمت پانزدهم) نل در دلش احساس خوبی نسبت به مرد غریبه پیدا کرده است اما ترنت اجازه ی دیدن مرد غریبه را به نمی دهد مرد غریبه از طریق یک کشتیران نامه ای مخفیانه برای نل می فرستد ..آیا نل درخواست مرد غریبه را می پذیرد؟ایا پدربزرگ خود را تنها می گذارد؟.......