عجیب دلم برای چراغهای نفتی علاالدین و عالینسب و آترا تنگ شده برای بوی نون داغ شده برای آشی که روی چراغ داشت میپخت و حتی برای بوی نفتی که میدادنعجیب دلم تنگ شده