02':41'' 15347 4 قصه امشب؛ از تاریکی نترس کانال :کلیپو لوسی دختر شجاع و بسیار باهوشی بود اما از یک چیز توی زندگیش می ترسید بچه ها اون نمی تونست تاریکی رو تحمل کنه و این بزرگ ترین ترس لوسی بود یه روز مادر و پدر لوسی بیرون رفتن و اون مجبور بود توی خونه تنها بمونه تا پرستار بچه بیاد و از لوسی مراقبت کنه اما طوفان شدیدی اومد و باعث شد برق خونه قطع بشه ادامه داستان رو در این ویدیو تماشا کنید تا ببینیم لوسی توی تاریکی چی کار کرد با دانلود قصه های کوتاه و آموزنده ما ضمن سرگرم کردن کودکان خود راه زندگی را نیز به آنان بیاموزید 12':38'' 43404 11 یاردردمندان امام حسن عسکری (ع) کانال :در این ویدئو داستانی از زندگانی امام حسن عسکری ع برای کودکان نمایش داده می شود 08':34'' 17389 3 قصه کودکانه جنگل هزار صدا کانال :این ویدئو به قصه کودکانه جنگل هزار صدا اختصاص دارد 05':24'' 29537 -1 قصه کودکانه «اردک کشاورز» کانال :کودک آنلاین امشب یک ویدئوی دوست داشتنی برای فرزندانتان پخش کنید 09':42'' 31403 1 باغ سوخته کانال :روزی فقرای شهر پشت در خانه مرد سخاوتمند شهر جمع شده بودند و منتظر بودند تا او برای آنها میوه و خوراک بیاورد اما از برنامه قصه های آسمانی از شبکه قرآن و معارف سیما 00':00'' 37237 38 الاغ پیر کانال :در دهکدهای دور الاغی در یک آسیاب زندگی می کرد اما الاغ پیر شده بود ودیگر توان کار کردن نداشت آسیابان الاغ را بیرون کرد ولی به مدت 0856 00':00'' 47672 9 لباس شاه کانال :پادشاهی در روزگاران قدیم زندگی می کرد که هر روز لباسهای جدید میپوشید روزی دو تازه وارد به شهر آمدند و گفتند ما لباسی می دوزیم که آدم های احمق نمی توانند آن را ببینند به مدت 0847 00':00'' 153959 38 جوجه اردک زشت کانال :یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود نزدیک یک آبگیر یک جوجه اردک زشت از تخم بیرون آومد جوجه اردک هرجا می رفت او را مسخره می کردند بمدت 0634 00':00'' 72528 82 جک و لوبیای سحرآمیز کانال :جک و مادرش فقط یک گاو داشتند و با شیر آن گاو زندگی می کردند آنها تصمیم گرفتند گاو را بفروشند جک گاو را با چند دانه لوبیا عوض کرد اما مادرش دانه ها را دور ریخت اما صبح در افسانه جک و لوبیای سحرامیز بمدت 0715 00':00'' 45601 17 جادوگر شهر اوز کانال :دختری به نام دروتی با عموی خود زندگی می کرد روزی گردباد تندی بسمت مزرعه آمد طوفان کلبه را از زمین جدا کرد و بمدت 0752 00':00'' 49811 26 هانسل و گرتل کانال :نزذیک جنگلی بزرگ هیزم شکن با خانواده خود زندگی می کرد روزی نا مادری بچه ها را بیدار کرد و به جنگل برد و آنها را در جنگل رها کرد در داستان زیبای هانسل و گرتل بمدت 0912 00':00'' 17427 10 گربه چکمه پوش کانال :در روزگاران قدیم آسیابانی فقیری زندگی می کرد که سه پسر داشت روزی آسیابان مرد آسیاب را به پسر بزرگ الغ به پسر دوم و گربه به پسر سوم رسید در کارتون گربه چکمه پوش به مدت 1042 00':00'' 54291 76 بندانگشتی کانال :در داستان زیبای بند انگشتی شبی بند انگشتی خواب بود وزغ بزرگی از پنجره بالا آمد و با دیدن بند انگشتی گفت چه دختر زیبایی اون می تونه همسر پسرم بشه صبح بندانگشتی خود را در میان دریاچه دید به مدت 0914 00':00'' 58064 41 علاءالدین و چراغ جادو کانال :در زمان های بسیار دور جوانی فقیر با مادرش زندگی می کرد روزی مردی غریبه به او گفت تو باید پسر برادرم باشی من به کمک تو احتیاج دارم مرد علاءالدین را به خارج از شهر برد و در داستان جذاب علاءالدین بمدت 0648