از آن آسمان پریشان فهمیدم در ثریا هیاهوست . آسمان خون شده ، این بغض آسمانی سیراب کند زمین را از عطش و آتش .... آنتوان راهب مسیحی غرق در حیرت و شگفتی این جملات را با خود تکرار می کند .