نيما که از اين وضعيت خسته شده قصد دارد با خوردن دوباره يک قهوه به آينده برگردد که به خاطر سمي بودن آن بيهوش ميشود و در همان موقع پشت شاه به خارش مي افتد و نيما بايد وظيفه اش را انجام دهد که.... 5:07