گفتگویی بسیار زیبا و شاعرانه با خداوند، در قالب یک نماهنگ دلنشین . « در خویش می گدازم و دستانم شعله شعله به سمت تو قد میکشد / در خویش می گدازم و لهیب آه مکررم افق افق می شکافد و پیش می راند / در خویش می گدازم و سجده سجده زمزمه ی ذکر تو را مرهم آرامشم می کنم / در خویش می گدازم و قطره قطره بلور گدازنده ی اشک / چون شهاب های داغ بی آرام از آسمانه ی چشم هایم جاریست .... » .