داگلی با خودش گفت من بغل می خوام پس لباس خوابشو به زور در آورد و لباس پوشید شال گردنش و بست و برای پیدا کردن بغل رفت بیرون؛ قصه های شنیدنی و زیبا از شهر قصه که داستانهای کتاب های قصه کودکان توسط عماد شمس الهی را به کارتون تبدیل کرده اند این قسمت داگلی بغلی.