بهاره داشت نقاشی می کشید نقاشی اون دشت و خونه یه رودخونه بود وقتی نقاشی اش تمام شد ایستاد و اونو نگاه کرد و خندید بعد چشماشو بست و یهو پرید توی نقاشی؛ قصه های شنیدنی و زیبا از شهر قصه که داستانهای کتاب های قصه کودکان توسط عماد شمس الهی را به کارتون تبدیل کرده اند این قسمت بهاره و سرزمین نقاشی