نرگس و حامد به همراه پدر و مادر خود به نزد پدربزرگ و مادربزرگ خود در یک شهر دیگر می‌روند. نرگس تصمیم گرفته تا مثل تابستان گذشته خاطرات خود را در یک کتاب بنویسد، فصل سوم قسمت دوازدهم نذری همسایه.