یه چیز عجیبی که این روزها تو جامعه باهاش مواجهیم بزرگترها هستن. بزرگترهایی که وقتی میشینن پای درددل جوونها کاملا بهشون حق میدن و وقتی جوونها از سختگیریهای بیش از حد یا توقعات خارج از توان خانواده همسرشون میگن، کاملا حق رو میدن به جوونها و بهشون توصیه میکنن یکم بیشتر و دقیقتر با خونوادههاشون حرف بزنن بلکه بتونن اونا رو هم قانع کنن به رعایت انصاف دربارهشون. ولی وقتی خود همین بزرگترهای مهربون، تو جایگاه خانواده عروس یا دوماد قرار میگیرن تو چرخشی ۱۸۰ درجهای تبدیل میشن به همونایی که توقع بیشازحد دارن و سنگ میندازن سر راه جووناشون!