در رگ حادثه، خون موج زد، آیینه شکست، شعلهور شد در و دیوار حرم، سینه شکست، خون مالک به زمین ریخت، خبر سنگین است، بعد مالک، به تن حوصله، سر، سنگین است ... شعرخوانی احمد بابایی در مورد شهادت سردار سلیمانی
در رگ حادثه، خون موج زد، آیینه شکست، شعلهور شد در و دیوار حرم، سینه شکست، خون مالک به زمین ریخت، خبر سنگین است، بعد مالک، به تن حوصله، سر، سنگین است ... شعرخوانی احمد بابایی در مورد شهادت سردار سلیمانی