«نُرِیدُ أَنْ نَمُنََّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً»؛ چقدر با شکوه! چقدر شورآفرین! چقدر شور برانگیز! تو می‌خواهی امام بشوی! نگاه کن به خودت شایستگی داری یا نه؟! چرا خداوند متعال نفرمود بعضی از شما را می‌خواهم امام قرار بدهم؟ آ خدا همه که نمی‌توانند امام بشوند. خدا به آدم می‌گوید که حرف نزن، من می‌دانم دارم چی می‌گویم. شما همۀ‌تان یکپارچه آقا هستی، مدیر هستی، فرماندار هستی، فرمانده هستی. هر چند در سمَت‌هایی به عنوان مطیع فرماندهان ارشد و مطیع فرمانداران دیگر زندگی بکنید. همه استعداد مدیریت باید داشته باشند، فهم مدیریت باید داشته باشند! همه نطق مدیریت باید داشته باشند! همه باید ظرفیت مدیریت داشته باشند! هر کدام را حضرت خواست بگذارد در صدر یکی از یکی لایق‌تر. این‌جوری جامعه نجات پیدا می‌کند!