ستم روزگار یادش هست غم لیل و نهار یادش هست/ آن همه قلب زار یادش هست روضه ی بیشمار یادش هست/ نیمه جان بین بستر افتاده باز تب کرده مضطر افتاده به لبش ذکر مادر افتاده ...