ایلنا/ بهرام بیضایی پنجم دی ماه امسال، دور از وطن، ۸۰ ساله شد. او بارها برای کار در ایران تلاش کرد اما در نهایت کشور را ترک و به کار در خارج از کشور مشغول شد. ۵ دی ۱۳۹۷ سالروز ۸۰ سالگی بهرام بیضایی است. نمایشنامه‌نویس، کارگردان، پژوهشگر و استاد دانشگاهی که پس از سال‌ها ممنوعیت، عدم دریافت مجوز و ممیزی فیلم‌ها و تئاترهایش، از کار در ایران ناامید شد و سرانجام شهریور سال ۱۳۸۹ کشور را ترک کرد. بیضایی سال ۱۳۸۹ به دعوت عباس میلانی و برنامه مطالعات ایران‌شناسی به استنفورد امریکا رفت و تا امروز در دانشگاه آنجا مشغول به تدریس شده است. در این مدت، او پنج نمایش «جانا و بلادور»، «آرش»، «گزارش ارداویراف»، «طرب‌نامه» و «چهارراه» را روی صحنه برده است. در طول سال‌های فعالیتش ۱۰ فیلم بلند و چهار فیلم کوتاه ساخت و ۱۴ نمایش روی صحنه برد و همه این‌ها علاوه بر چیزی حدود ۹۰ کتاب فارسی چاپ شده اوست که گنجینه عظیمی از ادبیات و دانش او به شمار می‌روند. از نمایشنامه و فیلمنامه و داستان و گفتگو و پژوهش تاریخی و فرهنگی و غیره. که تعدادی از آن‌ها به زبان‌های دیگر هم ترجمه شده است. «نمایش در ایران»، «ریشه‌یابی درخت کهن» و «هزارافسان کجاست؟» تنها تعدادی از این آثار پژوهشی به شمار می‌روند. علاوه بر این، از این هنرمند بیش از ۲۰ مقاله پژوهشی تاکنون منتشر شده است. بهرام بیضایی از سال ۱۳۴۰ بود که به‌طور جدی نمایشنامه‌نویسی را آغاز و پنج سال بعد اولین نمایش‌اش را کارگردانی کرد. فیلم «مرگ یزدگرد» بیضایی برگرفته از نمایشنامه او، یکی از تحسین‌شده‌ترین آثار اوست که تئا‌تر را با قالب سینما آمیخته است؛ او این نمایش را سال ۱۳۵۸ روی صحنه برد و بعد از هجده سال محروم شدن از صحنه در سال ۱۳۷۶ دو نمایشنامه «کارنامه بندار بیدخش» نوشته خودش و «بانو آئویی» نوشته یوکیو میشیما را در سالن چهارسو و سالن قشقایی تئا‌تر شهر اجرا کرد. در سال‌هایی که بیضایی از صحنه دور ماند مشغول نوشتن نمایشنامه و فیلمنامه و پژوهش بود که بیشترشان توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر شده‌اند. بیضایی نمایش «شب هزار و یکم» را سال ۱۳۸۲ در سالن چهارسو اجرا کرد و در تابستان سال ۱۳۸۴ «مجلس شبیه در ذکر مصایب استاد نوید ماکان و همسرش مهندس رخشید فرزین» را در سالن اصلی تئا‌تر شهر روی صحنه برد. اما آخرین نمایش او در ایران «افرا؛ یا روز می‌گذرد» بود که در زمستان ۱۳۸۶ در تالار وحدت تهران به صحنه رفت و با استقبال تماشاگران روبرو شد. زبان در نمایشنامه‌های بیضایی عنصری قابل توجه بوده است؛ به طوری که در برخوانی‌های «آرش»، «اژدی‌دهاک»، «مرگ یزدگرد»، «سهراب کشی» و «کارنامه بندار بیدخش» از هیچ کلمه عربی استفاده نشده است. اهالی تئا‌تر، تعدادی از مهم‌ترین نمایشنامه‌های بیضایی را شامل «مرگ یزدگرد»، «فتحنامه کلات» و «سهراب کشی» می‌دانند. اما در سینما هم «باشو غریبه کوچک» بیضایی اثر ماندگار و تحسین شده‌ای بود که یک پرتره تصویر شده از مام وطن به شمار می‌رفت. «غریبه و مه»، «چریکه تارا»، «مسافران»، «رگبار» و فیلمنامه «روز واقعه» هم تعدادی دیگر از آثار برجسته او در مدیوم تصویر به شمار می‌روند. شهریورماه ۹۷ هشت سال از مهاجرت بهرام بیضایی به آمریکا گذشت؛ هشت سالی که با حضور در دانشگاه استنفورد امریکا به عنوان مدرس و اجرای چند نمایش گذشت. بیضایی در زمان حضورش در ایران با محدودیت‌های مختلفی برای کار و تدریس مواجه بود. آخرین فیلم او، یعنی «وقتی همه خوابیم» در نقد مناسبات سینما بود و علیرغم تلاش برای ساخت دو فیلم دیگر بعد از آن، یعنی «اشغال» و «مقصد»، راه به جایی نبرد؛ این دو فیلم با بهانه‌های مختلف مانند پرهزینه بودن و برداشت‌های فرامتنی به دریافت مجوز نرسیدند و بیضایی را به ترک ایران هرچه بیشتر سوق دادند. در واقع این آخرین تلاش‌ها برای ساخت فیلم آخرین تیر ترکش بعد از سال‌ها اجازه نیافتن برای کار و انواع تهمت‌ها و انگ‌هایی بود که به بیضایی چسبانده می‌شد تا در ‌‌نهایت او را به سوی این تبعید ناخواسته بکشاند.