کجارو / کاخ عالی قاپو روزگاری بلندترین بنای اصفهان و محل حضور سفرای کشورهای مختلف بود. چشماندازی که تراس عالی قاپو میآفریند و البته اتاق موسیقیاش بیش از همه نظر گردشگران خارجی را به خود جلب کرده است. میدان نقش جهان اصفهان و بناهای چشمگیری که در دورتادور آن قرار دارد حدود چهار قرن است که قطب توریستی اصفهان به شمار میرود. مشرف بر تمام میدان و ساختمانهای کوچک و بزرگش کاخ عالی قاپو است که زمانی بلندترین بنای اصفهان بود. این کاخ در زمان صفوی محل گرد هم آیی سفرای کشورهای مختلف بود و البته به همین خاطر شرحش در سفرنامههایش آمده است. جدا از سفرنامههای دورهی صفوی، رد توصیفات مسافران خارجی دربارهی عالی قاپو را در سفرنامههای زمان پهلوی نیز میتوان پی گرفت. در ادامه چند نمونه از این توصیفها را مرور میکنیم. پیترو دلاوالهی ایتالیایی در سال ۹۹۵-۹۹۶ شمسی از عظمت کاخ عالی قاپو و محل زندگی شاه صفوی گفته است: «محل قابل توجه دیگری که در اصفهان دیدم اولین مدخل قصر شاهی است که شاه معمولاً سفرای خارجی و مهمانان را در آنجا میپذیرد و ضیافتها را در آن محل برپا میدارد. گفتم اولین مدخل قصر به خاطر اینکه جایی که شاه در آن زندگی میکند در حقیقت خیلی دورتر و داخل باغ است. طبق عادت حکمرانان مشرق زمین، هیچکس حق ندارد از اطراف آن عبور کند یا داخل آن شود. در داخل میدان و بالای اولین مدخل، عمارت کوچکی هست که عظمتی ندارد. همه آن را محترم میشمارند و هیچکس پا روی آستانهی چوبی آن، که قدری بالاتر از سطح زمین است، نمیگذارد و حتی در مواقع مخصوصی، مانند اماکن مقدس، آن را میبوسند. این عمارت کوچک اما دارای زیبایی خاصی است. برای بالا رفتن از آن، که چندین طبقه دارد، از پلکان مارپیچی استفاده میشود که آن هم مطابق سلیقهی من نیست. هر طبقهای مرکب از یک اتاق بزرگ در وسط برای پذیرایی و اتاقهای متعدد کوچک دیگر در اطراف آن است. در قسمت جلو به سمت میدان و در قسمت عقب به سمت باغ، ایوانی هست که روی زمین آن مینشینند و منظرهی اطراف را تماشا میکنند. «همه عمارت را محترم میشمارند. هیچکس پا روی آستان چوبی آن نمیگذارد و گاه مانند اماکن مقدس آن را میبوسند» حدود ۵۰۰ در کوچک در عمارت دیده میشود که اتاقهای کوچک را با راهروهایی به هم وصل میکنند. زیبایی این خانه بیشتر به خاطر آن است که تمام دیوارهایش، از پایین تا بالا، با مینیاتورهای ظریف و رنگین نقاشی شدهاند. بر روی بعضی از دیوارها کندهکاریهایی دیده میشود که واقعاً زیبایی خاصی دارند. نمیدانم دیوارها را با چه مادهای پوشاندهاند که انقدر یکپارچگی، صافی و درخشش دارند؛ انگار از حریر سفید هستند. برق طلا و رنگ لاجوردی و رنگهای تند دیگری که بر آنها به کار رفته فوقالعاده جلب نظر میکند. طرحها زیاد هنرمندانه نیست اما پرخرج و پرکار است. سقفها نیز با طلاکاری و گچکاری مزین شدهاند. به اندازهای سقفها زیبا هستند که ما ایتالیاییها باید از آنها تقلید کنیم. «به اندازهای سقفهای عالی قاپو زیبا است که ما ایتالیاییها باید از آنها تقلید کنیم» بعضی پنجرهها نیز واقعاً شایستهی الگوبرداری هستند. این پنجرهها غالباً در بالای اتاق واقع شده؛ زیرا فقط برای گرفتن نور از آنها استفاده میشود. برای اینکه داخل اتاق از نظر همسایهها و دیگران پنهان بماند دائماً آنها را بسته نگه میدارند. قابهای چوبیای که از گچ پر شده را دور پنجرهها نصب میکنند. آنها با سوراخها و منبتکاریهایی که بر گچ قابها ایجاد کردهاند هزاران شکل زیبا و انواع گل و بوته درآوردهاند. از ترکیب روزنهها و سفیدی گچ با تابش نور، در داخل اتاق منظرهی زیبایی به وجود میآید. ایرانیان مانند ما عادت ندارند وقایع تاریخی یا اساطیر و افسانهها را مجسم کنند؛ از این رو نقاشیها یا حاوی تصاویر تنها هستند یا جمع زنان و مردان. بعضی از تصاویر به نحوی هستند که نمیتوان آنها را جز به نقش ونوس و باکوس تشبیه کرد. شخصیتهای این تصاویر همه در لباس ایرانی هستند منتها کم و بیش تصاویری از اشخاصی، که کلاه بر سر دارند، نیز دیده میشود تا به این ترتیب فرنگیها را مجسم کنند. این نشان میدهد که محلیها در جمعهایشان خارجیها را هم راه میدهند». «هیچ اروپایی نیست که قصر را ببیند و از زیباییاش شگفتزده نشود» نیکلاس سانسون فرانسوی در دربار شاه سلیمان صفوی رفت و آمد داشت. سانسون به زیبایی این کاخ اعتراف کرده است: «اگرچه بناهای ایران از حیث شکل و طرز ساختمان به درستی بناهایی اروپایی نیست، اما در آنها لطف و دلپذیری خاصی وجود دارد که حتی اروپاییان از تماشای آن به شگفتی درمیآیند. هیچ اروپایی نیست که قصر شاه ایران را دیده باشد و متعجب نشده باشد و زیبایی قصر شاه در او اثر نگذاشته باشد». ویتا سکویل وست (Vita Squville west) انگلیسی حدود سال ۱۳۰۷ بر فراز عالی قاپو عشقش به ایران را اقرار کند: «عالیقاپو زیر قدمهای میلرزید. اول فکر کردم زلزله آمده اما بعد فهمیدم که این لرزشی است که از سستی و ناتوانی این بنای سالخورده میآید. چشماندازم از یک طرف چهل ستون و از طرف دیگر میدان بود. در میدان آدمهایی در رفت و آمد بودند که به چشمم بسیار کوچک مینمودند. اتومبیلی که از آنجا میگذشت به اندازهی یک اسباب بازی بود و پشت سر خود گرد و غبار فراوان هوا میکرد. از آنجا میتوانستم درون مسجد شاه را هم ببینم که در آن به روی کافران بسته است. از بالای بامی، که از همهی بامها بلندتر است، تماشای شهر چشمانداز تازهای دارد. «بر فراز عالی قاپو، میدیدم که عشق به ایران مرا در دام خود گرفتار کرده است» از آنجا در سوی جنوب به جادهای، که به تخت جمشید و شیراز میرود، نگاه کردم. در این فصل بهار وقت نداشتم که به آنجا بروم و واقعاً حیف بود. به سوی دیگر رو کردم و کوههای دندانهدار بختیاری را دیدم. قرار است سال آینده با پای پیاده به آنجا بروم و از این بابت خوشحالم. اگر میدانستم که باز هم به اصفهان باز خواهم گشت حس لذتم بیشتر میشد. چه دلخراش است که آدم به خود بگوید این شهری است که دیگر هرگز آن را نخواهم دید. میدیدم که عشق به ایران مرا در دام خود گرفتار کرده است». چارلز ریچاردز انگلیسی در سال ۱۳۰۹ گفت که عالی قاپو یکی از بناهای مشهور دنیا است: «عالی قاپو، که با عظمت و شکوه در طرف راست میدان بر پای ایستاده، دروازهی بزرگ قوسی شکلی است و بر فراز آن ایوانی بنا شده که آن را تالار میگویند. پادشاهان صفوی سفرای خارجی را در این ایوان میپذیرفتند و شاه عباس در عید نوروز در این تالار بار عام میداد. در وسط این ایوان بزرگ، که همیشه و حتی در روزهای گرم تابستان نسیم خنک در آن جریان دارد، حوض بزرگی از سنگ قرمز تعبیه شده که در زمان شاه عباس و دوران فراخی و آبادانی او پر از آب بوده. «سقف بنا بر ستونهایی از تیرهای چوبی قرار دارد که هر یک از تنهی یک درخت چنار است» سقف بنا بر ستونهایی از تیرهای چوبی قرار دارد که هر یک از تنهی یک درخت چنار است. داخل سقف، تختهکوبی شده و روی قابها را رنگ زدهاند. در این محل، شاه و درباریان و مهمانان در مقابل گنبد فیروزهای رنگ مسجد شیخ لطفالله مینشستند و بازیهای حیوانات وحشی و جنگ آنها را و نیز کارهای شعبدهبازان و بندبازان و مسابقات گوی و چوگان و عملیات سوارکاران را تماشا میکردند. عالی قاپو شهرت خود را تنها از راه ارتباط با فعالیتهای ورزشی به دست نیاورده است. این بنا یکی از مشهورترین بناهای دنیا است. اکنون قسمت زیادی از باغهای سلطنتی جزو شهر شده اما هنوز مناظری که از پنجرههای ایوانها و از عالیقاپو میتوان مشاهده کرد عظمت و بزرگی این کاخ را نشان میدهند. بنای زندان مشرف به باغهای سلطنتی است. پس از آن مقر فرماندار، که یک ساختمان هشتضلعی هست، قرار دارد. چهل ستون و گنبد مدرسهی چهارباغ، که از کاشی پوشیده شده، را نیز از آنجا میتوان دید. ارتفاع کلیهی این بناها به اندازهای است که میتوان آن را از بین درختان بیشماری، که شهر اصفهان به حق به آنها میبالد، مشاهده کرد». در ادامه برای بررسی حال و هوا و نظرات توریستها، جدیدترین نظرات گردشگران خارجی درباره کاخ عالی قاپو در سایت tripadvisor را با هم میخوانیم: مسافر تایلندی در فروردین ۹۶: «کاخ عالی قاپو، با آن تزئینات و چشمانداز بینظیرش، خوراک اینستاگرامبازها است. بهترین ساعت بازدید از آن شاید هنگام غروب باشد؛ پرتوهای طلایی خورشید وقتی بر گنبد مسجد شیخ لطفالله روبهرویش میتابد مسخکننده است». گردشگر آمریکایی در آبان ۹۶: «عالی قاپو بنای مورد علاقهام در سفر به ایران بود. کاخ رو به میدان بزرگ است؛ جایی که شاهان صفوی بر بالکنش مینشستند و بازی چوگان نگاه میکردند. تزئینات غنی و زیبایی دارد. سالن موسیقیاش در طبقهی آخر با آن تو رفتگیها در دیوار و سقفش حالتی آکوستیک ایجاد کرده است که من در جای دیگری از دنیا تا به حال ندیده بودم. آن جا را از دست ندهید».