نشد با شاخه هام بغل کنم تو رو نشد نشد نشد برو برو برو اراده داشتم به دونه کاشتن که عادتت بدم به ریشه داشتن که عادتت بدم یه گوشه بند شی به مبتلا شدن علاقه مند شی نشد که از دلم جدا کنم تو رو نشد نشد گلم برو برو برو نشد که بی دهن صدا کنم تو رو تمام حرف من برو برو برو قدیما هر گُلی شناسنامه داشت تموم میشد وُ بازم ادامه داشت تو شیشه ی گلاب تو شعر شاعرا تو گل فروشیا تو جیب عابرا همون کسا که از تو باغچه چیدنت توی خیال شون ادامه میدنت نشد که از دلم جدا کنم تو رو نشد نشد گلم برو برو برو نشد که بی دهن صدا کنم تو رو تمام حرف من برو برو برو تو داری از خودت فرار میکنی داری با ریشه هات چیکار میکنی برو برو ولی به رسم یادگار شناسنامه تو توو خونه جا بذار از حسین صفا