ای عاشقان ! ای عاشقان ! پیمانه ها پر خون کنید وز خون دل چون لاله ها ، رخساره ها گلگون کنید آمد یکی آتش سوار ، بیرون جهید از این حصار تا بر دمد خورشید نو ، شب را ز خود بیرون کنید دیوانه چون طغیان کند ، زنجیر و زندان بشکند از زلف لیلی حلقه ای در گردن مجنون کنید نوری برای دوستان ، دودی به چشم دشمنان من دل بر آتش می نهم ، این هیمه را افزون کنید دیوانه چون طغیان کند ، زنجیر و زندان بشکند از زلف لیلی حلقه ای در گردن مجنون کنید حافظ