«قضیه شکست خوردن طاق کسری‌ و فرو ریختن چهارده کنگره از آن قصر و از آن جمله خاموش شدن آتشکده‌های فارس و ریختن بتها به روی زمین. قضیه شکست‌ طاق کسری شاید اشاره به این باشد که در عهد این پیغمبر بزرگ، طاق ظلم، طاقهای ظلم می‌شکند و مخصوصاً طاق کسری‌ شکسته شد برای اینکه آن وقت این طاق کسری مرکز ظلم انوشیروان بود...اینکه چهارده کنگره از کنگره‌های قصر ظلم خراب شد، به نظر شما نمی‌آید که یعنی‌ در قرن چهاردهم این کار می‌شود، یا چهارده قرن بعد این کار می‌شود؟ به نظر شاید بیاید این، محتمل هست که این بنای ظلم شاهنشاهی بعد از چهارده قرن از بین می‌رود و بحمدالله رفت از بین. بتها همه به رو افتادند، این بتها هم خواهند از بین رفت، حالا چه بتهایی که تراشیده بودند از سنگ یا بتهایی که خود ملتها یا بعض از ملتها می‌تراشند با آدم. اینها هم رفتنی هست، منتها ما حوصله‌مان کم است. تمام دنیا از اول تا آخرش پیش حق تعالی یک جور پیداست، این‌ور و آن‌ور ندارد که یک راه دوری باشد. پیش ما این‌طور است که خیلی راه دور است که هزار سال طول می‌کشد، دوهزار سال طول می‌کشد. نخیر اینها قریب است، نزدیک است و می‌شود، و بتها شکسته