آن گاه سلیمان گفت: تخت او را (به تغییر شکل و هیأت) بر او ناشناس گردانید تا بنگریم که وی سریر خود را خواهد شناخت یا نه. (۴۱)هنگامی که بلقیس آمد از او پرسیدند که عرش تو چنین است؟ وی گفت: گویا همین است و ما از این پیش بدین امور دانا و تسلیم (امر خدا) بودیم. (۴۲)و او را پرستش غیرخدا (مانند آفتاب و سایر اجرام علوی، از خدا پرستی) باز داشته و از فرقهی کافران مشرک به شمار بود. (۴۳)