در جبهۀ جنوب و در محل شهادت یک شهید گمنامِ دفاع مقدس پوتین شهید در کنار وصیت نامه و شقایقی که از خون او روئیده، دیده میشود. کبوتری دست آموزِ شهید بوده و برای بردن وصیت نامه و رساندن آن به خانوادۀ شهید نزد پوتین و شقایق و کبوتر از شروع جنگ و خاطرات مشترک خود با شهید میگویند و در نهایت شقایق از کبوتر میخواهد او را نیز همراه نامه با خود ببرد، کبوتر قبول میکند و شقایق را لای نامه میگذارد و به راه میافتد در بین راه با خطرات بسیاری روبرو میشود ولی در نهایت در روز عروسی فرزند شهید وصیت نامه را به خانواده او میرساند.