زمین تا طلوع سپیده دم در تب انتظاری شادی بخش می سوخت، دامان مادری سمانه نام ،مهد گلی شد که شمیم عطر حضورش، جان آفرین هستی بود
زمین تا طلوع سپیده دم در تب انتظاری شادی بخش می سوخت، دامان مادری سمانه نام ،مهد گلی شد که شمیم عطر حضورش، جان آفرین هستی بود