روزی روزگاری در دیاری امیری که از بخشندگی حاتم طائی به ستوه آمده بود تصمیم می گیرد که به میان مردم برود و بخشندگی و بزرگواری خودش را به مردم نشان دهد تا مثل حاتم طائی عزیز گردد ولی او حتی با این کار هم نتوانست خود را شبیه حاتم طائی کند در نتیجه یکی از سرداران خود را فرستاد تا حاتم را از بین ببرد اما ...