مرغه حنای پا کوتاه...نشسته بود روی سبد....یک دفعه یه جوجه ی ناز ...از توی تخم بیرون اومد....با دو تا پای کوچولوش...جستی زد و بیرون پرید...گربه سیاه بیدار شد...صدای جیک جیکو شنید