پسر دلش می خواست به دیدار عمو جعفر که بیماری جزام گرفته بود برود اما پدر اجازه نداد. امین آدم ها و گرگ های ترسناکی را دیده بود اما بقیه حرف او را قبول نداشتند و به او خیالاتی می گفتند تا اینکه..... داستانی زیبا برگرفته از کتاب داستان و راستان