در زمان قدیم پسری زندگی می کرد مه خیلی بی مسولیت بود و مادرش رو اذیت می کرد و هر چیزی که بهش می گفتن می گفت به من چه ولش کن! پدر و مادر به ئنبال چاره می گشتن تا اینکه.....