سرسلسله زینب فهمید که بیچاره شد از هلهله زینب.....با عون و محمد داده است در اینجا به برادر صله زینب....از راه رسیدند در اصل دو تا هدیه ی ناقابل زینب.....با این دو برادر در کرب و بلا ریخته شد از گل زینب.... تا لحظه ی آخر جنگیده و گفتند امان از دل زینب..... ..