اقا خروسه صبح سحر از خواب بیدار شد و شروع کرد به قوقولی قوقو و می خواست خورشید خانم رو از خواب بیدار کنه اما ابرها جلوی خورشید رو گرفته بودن اقا خرسه غمگین و ناراحت شد و......