مرورگر شما قادر به پشتیبانی از ویدیو نیست
خاطرات شیرین استاد قرائتی از دوران جوانی
خاطرات جالب حجت الاسلام قرائتی از دوران جوانی: در روستا روضه میخواندم و مردم میخندید و آخرش از روستا بیرونم کردند! در مراسم ختم پدرم وصیت شده بود من منبر بروم، در آن مجلس هفت بار مردم را خنداندم.