مصعب به محض شنیدن خبر هلاکت غول دازپای بصروی همسران مختار را فرا خوانده تا نزد همگان و از زبان آنها ، نیات و کردار مختار را رد کرده و او را لعن کنند . بر خلاف ام ثابت که خیلی ترسیده بود ؛ بانو عمره همچنان ....