علیرضا بدیع شاعر، ترانه سرای نیشابوری و مجری صدا و سیما سرودن را از سال ۱۳۷۶ و بعدها به صورت حرفه‌ای از سال ۱۳۷۹ آغاز کرد. او جایگاه نخست جشنواره‌های ملی کوثر، هفتمین کنگره سراسری شعر و داستان جوان کشور (بندرعباس)، هفتمین کنگره سراسری شعر جوان حوزه هنری (مینودر)،طریق جاوید، صبح دیدار ونخستین کنگره سراسری شعر ولایی و سرو بلورین سومین دوره جشنواره بین‌المللی شعر فجر را کسب کرده‌است. در این ویدئو او از خودش می گوید این که رمز و رازهای شعر و شاعری چیست و سعدی بزرگ چرا تا این حد مهم و مشهور است. با ما همراه شوید یکی از اشعار او را در اینجا می خوانید به جرم این که دلم آه هست و آهن نیستttکسی به جز تو درین روزگار با من نیست نه یک.. نه ده.. که تو را صدهزار بافهٔ موttدریغ ازین که مرا صدهزار گردن نیست! تو را چنان‌که تویی، هیچ شاعری نسرودtt«زنی چنین که تویی جز تو هیچ کس زن نیست» مخاطبان عزیز! این زنی که می‌شنوید،ttفرشته‌ای ست.. که البته پاک‌دامن نیست که دست هر کس و نا کس دخیل دامن اوستttولی رسالت او مستجاب کردن نیست طنین در زدن اش منحصر به این فرد استttکه هیچ طنطنه‌ای این قدر مطنطن نیست خوش آمدی! بنشین! آفتاب دم کردم..ttکه «چای دغدغهٔ عاشقانه ی» من نیست زمانه‌ای شده خاتون! که هفت خوان از نوttپدید آمده اما یکی تهمتن نیست به دور هرکه بچرخی به دورت اندازدttاگرچه قصهٔ ما قصهٔ فلاخن نیست تو را به خانه نیاورده‌ام گلایه کنمttشب است و وقت برای گلایه کردن نیست بیا ازین گله‌ها بگذریم و بگذاریمttزمان نشان بدهد دوست کیست.. دشمن کیست..