دوباره از راه اومده محرم کوچهها رو گرفته اشک و ماتم یه سقاخونه که نوشتن اونجا آی تشنه و سلام بر حسینم مادربزرگ نذر حسین رو داده از گونههاش بارون غم میباره میگه نیت کنیم همینجا
دوباره از راه اومده محرم کوچهها رو گرفته اشک و ماتم یه سقاخونه که نوشتن اونجا آی تشنه و سلام بر حسینم مادربزرگ نذر حسین رو داده از گونههاش بارون غم میباره میگه نیت کنیم همینجا