کانال ویدئویی fxnirvana
ماجراهای سندباد
سندباد که در راه بغداد همواره با مشکلاتی روبرو می شود
پس ازغرق شدن کشتی آب اورا به سواحل یک جزیره ای عجیب می آورد ..
سندباد با پیرمردی آشنا می شودد...
ارغوان ( ابتهاج )
ارغوان شاخه هم خون جدا مانده من ...
از بهاران خبرم نیست...
آنچه می بینم دیوار است ...!
ارغوان ...
این چه رازیست که هر بار بهار...
با عزای دل ما می آید؟...
دزد عروسک ها
یک نوستالژی زیبا با بازی زیبای اکبرعبدی و کودکی مهرآوه شریفی نیا
سازی که سالها پیش برای نسل دهه 50 و 60 زده شد و صدایی که امروزه داره درمیاد !!!...
با دقت پس از سالها دوباره نگاه کنید...
شروع ناگهان من... قرار بی زمان من..
ساکت تنهایی من حرف بزن با شب من ...
شورتماشایی من شعر بخوان با لب من...
نیست در اقلیم کسی این همه بی هم نفسی...
بی همگان منتظرم تا تو به دادم برسی...
عصرغم انگیز تو ام حوصله کن ابرمرا...
عاشق یک ریز توام معجزه کن صبر مرا...!!!
تلفن
تلفن میزنم.. گوشی رو برمی داری ...
دنیاازهمینجاشروع میشه...
حالا همه چیز به تو بستگی داره..!
مشهد
حدفاصل بزرگراه آسیایی تا میدان آزادی 23سال قبل... !
دراین شب سیاهم..
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت!
ازگوشه ای برون آی ای کوکب عنایت!
قرآن ز بر بخوانی در چهارده روایت ...!
شاعرمیگه
از دست کرونا...الحمدلله ...
حال همه مردان خوب است
اما ... تو باور مکن..خخخخخخ
سلبریتی یعنی این(!)
آقای نجفی درپاسخ به انتقاد یه بیننده برنامه اینطورجواب میده!
کاش همه سلبریتی ها مون اینجوری بودن! کاش...