01':49'' 37289 20 اولین قهرمان ایرانی Assassin's Creed معرفی شد کانال :مطلب زیر از وبسایت دیجیاتو بازنشر گردیده است و انتشار آن توسط آخرین خبر به معنی تایید بخشی یا تمام مطلب نمی باشد دیجیاتو همه ما میدانیم که سری موفق اساسینز کرید از فرقهای ایرانی با نام حشاشیون الهام گرفته شده اما تا پیش از این ایرانیها تقریبا هیچ نقشی در قصه اساسینز کرید نداشتهاند حال بهنظر میرسد که سرانجام و در اولین بسته الحاقی اساسینز کرید ادیسه باید منتظر اولین قهرمان ایرانی سری اساسینز کرید باشیم همانطور که یوبیسافت پیش از این اعلام کرده بود اولین بسته الحاقی نسخه جدید اساسینز کرید Legacy of the First Blade نام خواهد داشت پیش از این هم پیشبینی کرده بودیم که با توجه زیرزمین خانه پدری اتزیو در اساسینز کرید 2 اولین فردی که از سلاح معروف اساسینها یعنی هیدن بلید استفاده کرد شخصی ایرانی با نام داریوش بود موضوعی که تریلر جدید این بسته الحاقی هم آن را تایید میکند بر اساس خط تاریخی سری اساسینز کرید فردی به نام داریوش در سال 456 قبل از میلاد شاه پارس خشایارشا را ترور کرده بود خنجری که داریوش برای انجام ترور مهم خود از آن استفاده کرد طی Assassin Creed Origins به دست کلئوپاترا و بایک شخصیت اصلی اوریجینز افتاد قصه Legacy of the First Blade حول محور همان داریوش معروف خواهد بود و ما داستان شکل گیری هیدن بلید و قتل معروف داریوش را در این بسته الحاقی از نزدیک دنبال خواهیم کرد پیش از این هم بخشی کوچکی از داستان اساسینز کرید ادیسه به جنگهای معروف میان ایران و یونان باستان میپرداخت قرار است قسمت اول از این بسته الحاقی سه قسمتی در تاریخ ۱۳ آذر برای پلی استیشن 4 ایکس باکس وان و پی سی عرضه شود و شما برای تجربه آن حتما باید خود بازی اساسینز کرید ادیسه را هم داشته باشید Assassins Creed Odyssey اوایل پاییز امسال منتشر شد و با تغییرات کلیدی در ساختار گیمپلی و داستان خود توانست تا موفقیت بیشتری را چه از نظر مالی و چه از نظر جلب نظر منتقدان نسبت به نسخههای اخیر این فرنچایز کسب کند نظر شما در مورد داریوش به عنوان اولین قهرمان ایرانی سری اساسینز کرید چیست 02':29'' 24275 3 با عظیم ترین کنترلر پلی استیشن 4 آشنا شوید کانال :دیجیاتو کنترلرهای پلی استیشن همیشه ساختاری مشابه و یکسان داشته اند حتی دوال شاک ۴ نیز با وجود تغییرات عمده ای که به خود دیده است همچنان شباهت خاصی به اجدادش دارد اما اخیرا سونی دست به حرکت جالبی زده و با طراحی یک دوال شاک ۴ غول پیکر تجربه متفاوتی را از بازی کردن با این کنترلر ارائه داده است البته باید خاطر نشان کرد که این کنترلر عظیم الجثه تنها برای مصارف تبلیغاتی تولید شده و سونی قصد دارد به واسطه آن توجه افراد بیشتری را به ریمستر بازی Parappa the Rapper جلب که تمامی دکمه های این کنترلر نیز قابل استفاده نیستند کاربران تنها می توانند با استفاده از D-pad مربع مثلث دایره اکسR1 و R2 به اجرای بازی Parappa the Rapper بپردازند اما باقی کلیدها کاملا غیر فعال هستند و تنها جنبه زیبایی و دکوری دارند در گالری نیز می توانید ویدیو مربوط به این کنترلر غول پیکر را هنگام اجرای بازی Parappa the Rapper تماشا کنید 05':55'' 16345 4 جشنواره پروژه های دانش آموزی تبیان کانال :تصاویری از هشتمین جشنواره پروژهای دانش آموزی که به همت موسسه فرهنگی واطلاع رسانی تبیان که با حضور چشم گیر بیش از 2000 دانش آموز مقاطع مختلف تحصیلی از 10 استان کشور در قالب 600 گروه برگزار شد 00':39'' 12984 0 بازی موبایل Assassin’s Creed: Rebellion یک استراتژی مدیریتی است کانال :دیجی کالا یوبیسافت از یک بازی موبایل جدید در مجموعهی فرقه اساسین یا همان Assassins Creed رونمایی کرده است این بازی جدید فرقه اساسین شورش Assassins Creed Rebellion نام گرفته است و از نظر روند بیشتر شبیه به فالآوت شلتر است تا یک بازی در مجموعهی فرقه اساسین بازیکنندهها در Rebellion مدیریت اساسینها را در اسپانیا بر عهده میگیرند بازی Assassins Creed Rebellion در سبک استراتژی مدیریتی ساخته شده و قرار است روی دو سیستم عامل اندروید و iOS عرضه شود بازیکنندهها در Rebellion مدیریت اساسینها را در اسپانیای قرن پانزدهم بر عهده میگیرند کنترل قلعهی اساسینها در اختیار شما قرار داده میشود و اتاق به اتاق این قلعه را ارتقا میدهید برای مثال میتوان اتاقی ساخت که شخصیتها را قویتر میکند یا یک بخش ساخت اسلحه به قلعه اضافه کرد همانطور که در بازی پیشرفت میکنید اتاقهای جدیدتری آزاد میشوند و همچنین اساسینهای بیشتر و قویتر را به خودمت میگیرید این اساسینها هم شخصیتهای جدید هستند که برای بازی Rebellion طراحی شدهاند و هم شخصیتهای معروف این مجموعه بازیها سپس این اساسینها را برای انجام ماموریت اعزام میکنید اساسینها هر کدام به درد ماموریت خاصی میخورند تمام کردن ماموریتها منابع ساخت و ساز بیشتری به شما میدهد تا هم اساسینها و هم مقر فرماندهی خودتان را ارتقا دهید میتوانید در ادامه تیزر رونمایی Assassins Creed Rebellion را ببینید قرار است بازی به زودی عرضه شود برای اجرای این بازی نیازمند اندروید ۴٫۱ یا بیشتر و iOS یا بالاتر دارید جدیدترین قسمت از مجموعه بازیهای فرقه اساسین یعنی Assassins Creed Origins قرار است در مهر ماه سال جاری برای ایکسباکس وان پلیاستیشن۴ و رایانههای شخصی عرضه شود 06':34'' 11620 9 بررسی بازی Call of Duty: WWII کانال :زومجی Call of Duty WWII تجربهای جذاب و هیجانانگیز در مورد خونینترین نبرد تاریخ انسانها است با بررسی بازی همراه ما باشید با اینکه تا به امروز در بازیها و فیلمهای زیادی با اتفاقات جنگ جهانی دوم بهعنوان مرگبارترین جنگ شکلگرفته در تاریخ آشنا شدهایم اما بهشخصه هنوز که هنوزه وقتی اثری با محوریت این نبرد معرفی میشود برای تجربه آن هیجان بالایی پیدا میکنم مخصوصا اگر این تجربه جدیدترین نسخه از سری محبوب کال آف دیوتی باشد که از قضا کارش را از همین نبردهای جنگ جهانی دوم هم آغاز کرده و تعدادی از بهترین صحنههایش را در این دوران برایمان به یادگار گذاشته است در واقع با اینکه در نسخههای مدرنتر بازی امکان مبارزه با سلاحهای خفن و عالی وجود دارد اما هنوز هم نشانهگیری از مگسک اسلحه تکتیری مثل M1 یا Kar98 لذت عجیبی دارد که بهشخصه آن را با هیچچیزی در یک بازی شوتر عوض نمیکنم البته پیش از تجربه بازی Call of Duty WWII در کنار حس هیجان یک حس شک و تردید نیز داشتم که شاید این نسخه هم مانند بعضی نسخههای سری نتواند در حد انتظاراتمان ظاهر شود اما پس از تمام کردن بازی در حالی که به اسامی سازندگان اثر زل زده بودم از یک چیز مطمئن بودم و آن هم اینکه Call of Duty WWII هرچیزی هم که نداشته باشد حداقل از حیث بخش داستانی تجربهای بسیار خوب و فراموشنشدنی ارائه میکند در ادامه با بررسی بازی Call of Duty WWII همراه ما باشید تا نگاهی به ویژگیهای مختلف ساخته استودیو اسلج همر داشته باشیم اگر نگاهی به تاریخچه سری Call of Duty داشته باشیم میتوان با جرات گفت که این مجموعه بیشتر برای ارائه یک بخش داستانی عالی شناخته شده و خیلیها با ماموریتهای فراموشنشدنی آن خاطره دارند به همین دلیل هم اولین کاری که اسلجهمر در رابطه با Call of Duty WWII باید انجام میداد خلق یک بخش داستانی خوب بود که خب تا حد خیلی زیادی هم در این راه موفق شده است در ابتدای بازی با شخصیتهای آن از جمله دنیلز زوسمن پیرسون و بقیه آشنا شده و بلافاصله وارد یکی از مهمترین نبردهای جنگ جهانی دوم یعنی نبرد نرماندی میشویم در واقع Call of Duty WWII از همان ابتدا و با این مرحله نشان میدهد که حرفهای زیادی برای گفتن دارد چون با وجود اینکه ما پیش از این در فیلمهایی چون نجات سرباز رایان یا بازیهای مختلف بارها و بارها نبرد ساحل نرماندی را دیده و تجربه کردهایم ولی این مرحله در Call of Duty WWII کماکان لذتبخش و هیجانانگیز است و سازندگان موفق شدهاند با خلق یک سری صحنههای سینمایی از انفجار قایقها گرفته تا تکه پاره شدن سربازها در اثر انفجار و برخورد تیر آن عمق فجیع بودن این نبرد را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشند و افتتاحیهای عالی برای بازی خودشان رقم بزنند بخش داستانی بازی هم از حیث ارائه صحنههای اکشن و جذاب کیفیت خوبی دارد و هم از حیث پرداختن به شخصیتهای بازی بخش داستانی در ادامه هم این کیفیت را کمابیش حفظ میکند به طوری که اولا تنوع بسیار خوبی دارد و هرگز روی دور تکراری شدن نمیافتد و در هر مرحله شاهد تجربهای جدید و جذاب هستیم مثلا در حالی که در یک مرحله با ماشین به دنبال یک قطار میافتیم در مرحلهای دیگر با لباسی مبدل وارد پایگاه نازیها میشویم تا راه را برای بازپسگیری پاریس از دست نازیها هموار کنیم همچنین مراحل دیگری مثل کنترل تانک و هواپیما هم در بازی تعبیه شدهاند تا تنوع مراحل Call of Duty WWII در کل بالا باشد و هرگز در طول تجربه بازی حس نکنید که در حال تجربه کردن چیزی تکراری هستید که سازندگان فقط برای طولانیتر کردن بازی در آن قرار دادهاند در اصل استودیو اسلجهمر در حالی که میتوانست با کش دادن بازی تجربهای مثلا ۱۵ ساعته را برای گیمر به ارمغان بیاورد سعی کرده تا تجربهای کوتاهتر ولی متنوع و سراسر هیجان ارائه کند و تا حدود زیادی هم در این امر موفق شده است مساله بعدی در رابطه با بخش داستانی بازی رسالتی است که در نشان دادن روی تاریک و بد جنگ دارد پیشتر هم اشاره کردیم که آثار زیادی در مدیومهای مختلف با محوریت جنگ جهانی دوم ساخته شدهاند که هریک سعی کردهاند این نبرد را از زاویه دید خودشان به تصویر بکشند منظورم این است که مثلا در یک سری آثار فقط روی جنبه اکشن جنگ تمرکز شده و مدام تیراندازی سربازان انفجارها و کشت و کشتار را شاهد بودهایم از طرفی دیگر برخی آثار هم سعی کردهاند مثلا روی یک گروه از سربازان یا حتی یک سرباز خاص در دل نبرد تمرکز کنند و داستانی با محوریت وی روایت کنند خب از این نظر Call of Duty WWII ترکیبی از تمامی این عناصر است به طوری که گاهی در وسط یک نبرد خونین و خطرناک گیر میافتیم که در آن باید با تمام توان برای زنده ماندن تلاش کنیم و گاهی هم شاهد سرک کشیدن بازی به زندگی شخصی شخصیتهایش و تصمیمات انسانی آنها هستیم به همین دلیل هم برخی از بهترین صحنههای Call of Duty WWII را نه قسمتهای اکشن آن که قسمتهای پرداختن بازی به جنبه انسانی شخصیتها تشکیل میدهند با اینکه جنگ جهانی دوم مبحثی تکراری است اما Call of Duty WWII موفق شده این موضوع را به شکلی جذاب ارائه دهد البته بخش داستانی بازی کاملا هم بینقص نیست و برای مثال برخی صحنههای سینمایی آن کمی زیادی ساختگی و تکراری میشوند صحنههایی مثل کمک کردن زوسمن و دنیلز به یکدیگر که شاید در اوایل جذابیت خوبی داشته باشند اما به مرور زمان وقتی بیش از حد تکرار میشوند و همیشه سر بزنگاه یکی از این دو برای نجات دیگری ظاهر میشود کمی لوس به نظر میرسند اما این صحنهها آنقدر هم آزاردهنده نیستند که بتوانند به تجربه کلی بازی ضربه خاصی بزنند بهعلاوه شخصیتهای Call of Duty WWII با اینکه فرسنگها با شخصیتهای محبوبی چون کاپیتان پرایس مکتاویش گوست و دیگر کاراکترهای محبوب این سری فاصله دارند اما اسلجهمر در کل توانسته شخصیتپردازی آنها را بهخوبی انجام دهد و به همین دلیل هم گاهی در طول بخش داستانی بازی واقعا دلتان نمیخواهد که فلان شخصیت دوستداشتنی کشته شود یا بلایی به سرش آید و این هم عامل مثبت دیگری در روایت داستان بازی است بهعنوان حرف پایانی در رابطه با بخش داستانی بازی میتوان به عنصر نوآوری اشاره کرد عنصری که نه به شکلی پررنگ اما در قالب چند ویژگی جدید در بازی دیده میشود و تا حدودی توانسته حس و حال جدیدی به بخش کمپین بازی در مقایسه با نسخههای قبلی بدهد یکی از این ویژگیهای جدید بخش داستانی بازی نبودن قابلیت احیای خودکار سلامتی در بازی است و برای بهبود سلامتی سربازتان حتما باید از جعبه کمکهای اولیه استفاده کنید همین ویژگی به ظاهر کوچک به نظر من تا حدود زیادی باعث واقعگرایانهتر شدن بازی شده و چالش خوبی به آن بخشیده است همچنین ویژگی دیگر بازی قابلیتهایی است که هریک از اعضای جوخه شما دارند و مثلا زوسمن میتواند به شما جعبه کمکهای اولیه بدهد یا پیرسون قابلیت شناسایی نیروهای دشمن و هایلایت کردن آنها را دارد این ویژگی هم عنصر جدید دیگری است که اضافه شدن آن به بازی اتفاق مثبتی به شمار میرود در مجموع Call of Duty WWII با اینکه بهترین کمپین را در بین نسخههای این سری ندارد اما بخش داستانی بازی آنقدر جذاب است که از تجربه تقریبا هفت ساعته آن و داستانی که شاهد روایت آن هستید لذت زیادی ببرید و حتی شخصیتهایی را که برای اولین بار در این نسخه معرفی میشوند تا مدتها فراموش نکنید حتی حالت War هم که بهترین حالت بخش چندنفره بازی است پس از مدتی به دلیل تنوع پایین نقشهها تکراری میشود اما Call of Duty WWII فقط شامل بخش داستانی نیست و در آن شاهد دو بخش زامبی و چندنفره نیز هستیم راستش را بخواهید پیش از این در مطلب بررسی فیفا 18 و PES 2018 هم گفتم که اعتقادی به مقایسه بازیها حتی با وجود همسبک بودن ندارم و از این رو نمیخواهم بخش چندنفره Call of Duty WWII را با بازی دیگری مقایسه کنم اما اگر این قسمت از بازی را با نسخههای پیشین همین سری مقایسه کنیم به این نتیجه میرسیم که اسلجهمر موفق نشده خیلی نوآوری خاصی در این بخش تقدیم مخاطب کند بدون شک بهترین قسمت از بخش چندنفره بازی حالت War است که به سبب جدید بودن و هیجان بالایش جذابیت بیشتری را نسبت به حالتهای دیگر و تقریبا همیشگی این سری میتوان در آن مشاهده کرد اما حتی همین حالت هم یک سری محدودیتها مثل خیلی کم بودن تعداد نقشهها دارد که باعث میشود پس از مدتی از تجربه آن هم خسته شوید بهعلاوه ویژگی جدید دیگر این بخش یعنی قسمت Headquarters بیش از آنکه یک بخش جذاب باشد شبیه به یک فروشگاه به نظر میرسد که هدف سازندگان از قرار دادن آن در بازی جذابتر کردن خریدهای درون برنامهای بوده است و مواردی مثل تمرین تیراندازی هم خیلی جذابیت خاصی ندارند که بتوانند این بخش را به قسمتی مهم در بازی تبدیل کنند همچنین اضافه شدن ویژگیهایی مثل دیویژنها هم آنقدر نوآوری خاصی به شمار نمیرود که بتواند تاثیر مثبتی روی تجربهتان بگذارد اما یک مساله دیگر که البته شاید در آینده حل شود مشکلات بازی در زمینه پیدا کردن بازیهای آنلاین و برقراری اتصال بین بازیکنان است به طوری که بهشخصه گاهی حتی ۱۰ دقیقه در یک لابی منتظر پیدا شدن بازی میماندم و این مساله شدیدا در رابطه با بخش چندنفره بازی آزاردهنده است در مجموع بخش چندنفره Call of Duty WWII تنها برای افرادی جذاب خواهد بود که از بخش چندنفره نسخههای گذشته این سری رضایت داشتند و از تجربه چندین و چند باره حالتهایی مثل Team Deathmatch هم خسته نمیشوند اما در صورتی که انتظار داشتید Call of Duty جدید یک تجربه چندنفره متنوعتر و بهتر نسبت به نسخههای قبلی ارائه کند باید بگویم که بازی از این نظر ناامیدتان خواهد کرد بخش دیگر بازی Call of Duty WW2 حالت زامبی آن است که خب ساخته اسلجهمر در این زمینه کیفیت خیلی خوبی دارد بهشخصه هیچوقت خیلی طرفدار بخش زامبی این سری نبودم اما باید اعتراف کنم که این قسمت در Call of Duty WWII جذابیت خوبی دارد و میتواند پس از تمام کردن بازی بهعنوان یک سرگرمی طولانیمدت در نظر گرفته شود بهعلاوه سازندگان در این قسمت سعی کردهاند تا داستانی را هم روایت کنند که خب کیفیت نسبتا خوبی هم دارد از طرف دیگر همانطور که پیش از این هم وعده داده شده بود بخش زامبی بازی در ارائه یک تجربه ترسناک هم نسبتا موفق عمل میکند و حمله ناگهانی یک زامبی وحشی از پشت سر یا ظاهر شدن ناگهانی آنها از جایی که اصلا انتظارش را هم ندارید جامپاسکرهای خوبی را در بازی پدید آورده و برای من یادآور حس تجربه بازی Return to Castle Wolfenstein بود بخش زامبی بازی همچنین یک سری ویژگیهای شخصیسازی نیز دارد و به مرور زمان و با پیشرفت در بازی میتوانید از آنها بهره ببرید که حس پیشرفت را بهخوبی منتقل میکنند صداگذاریهای بازی آنقدر طبیعی است که کاملا حس و حال بودن در یک میدان نبرد بیرحم را منتقل میکند اولین بار پس از تجربه نسخه بتا بازی Call of Duty WWII بود که ضعف گرافیکی آن به چشم آمد و حتی در آن زمان ابراز امیدواری کردم که شاید در نسخه نهایی بازی شاهد گرافیک به مراتب بهتری باشیم اما راستش را بخواهید گرافیک بازی تا حدود زیادی حالتی ضد و نقیض دارد و نمیتوان خیلی از آن تعریف و تمجید کرد برای مثال در حالی که طراحی چهره شخصیتها و حتی انیمیشنهای صورت آنها تا حدودی خوب است اما طراحی محیطها و کیفیت بافتها آنطور که باید و شاید خوب نیست و در بهترین حالت معمولی به نظر میرسد در مثالی دیگر یکی از مراحل بازی در محیطی برفی جریان دارد و در آن شاهد راه رفتن شخصیتها روی برف هستیم این روزها چیزی مثل ماندن رد پای افراد روی برف افکتی است که حتی در بازیهای مستقل هم میتوان آن را مشاهده کرد اما Call of Duty WWII فاقد چنین چیزی است و کلا بافت برف فرقی با سطوح دیگر ندارد و بسیار مصنوعی است این مساله در رابطه با دیگر بخشهای بازی هم صدق میکند و افکتهایی مثل آتش یا انفجارها هم به شکل نسبتا ضعیفی کار شدهاند و در کل نمیتوان نمره قبولی به گرافیک بازی Call of Duty WWII داد البته جنبه مثبت قضیه این است که بازی حتی در شلوغترین صحنهها هم به شکلی کاملا روان اجرا میشود و حداقل شاهد افت فریم یا مشکلات مشابه نیستیم بهعلاوه با وجود ضعفهایی در زمینه فنی و کیفیت بافتها بازی از نظر هنری به مراتب شرایط بهتری دارد و حداقل در یک سری مراحل شاهد اتمسفر نسبتا خوبی در بازی هستیم اما Call of Duty WWII هرچه در زمینه گرافیکی مشکل داشته باشد در زمینه صوتی و موسیقی عملکردی عالی دارد به طوری که مشخص است سازندگان با وسواس خاصی روی صداگذاریها کار کردهاند و صدای تمامی شخصیتها با چهره و خصوصیاتشان کاملا منطبق است و علاوه بر آن صداگذاری مواردی مثل انفجارها یا تیرهایی که از کنارتان رد میشوند به شکلی کاملا طبیعی در بازی کار شده است به همین دلیل هم پیشنهاد میکنم که برای غرق شدن در اتمسفر بازی و حس و حال واقعی نبردهای آن حتما از هدفون در تجربه بازی استفاده کنید از طرفی دیگر با اینکه در کل شاهد موسیقیهای خوبی در مراحل بازی هستیم اما موسیقی مرحله پایانی به شکلی بسیار عالی انتخاب شده است و کاملا آن حس انزجار از جنگ را به مخاطب منتقل میکند بهعنوان حرف پایانی باید بگویم که Call of Duty WWII بدون شک بهترین نسخه این سری تا به امروز نیست اما پس از اینکه سازندگان این مجموعه با نسخههای اخیر آن و بردن گیمرها به فضا و تصمیماتی عجیب و غریب طرفداران مجموعه را ناامید کرده بودند Call of Duty WWII بازگشتی به مسیر موفقیت برای کال آف دیوتی به شمار میرود بازگشتی که هم از بازی کردن آن لذت زیادی خواهید برد و هم باعث میشود تا بتوانیم برای آینده این مجموعه امید بیشتری داشته باشیم نقاط قوت - روایت داستانی خوب با محوریت جنگ جهانی دوم - تنوع بالای مراحل بخش داستانی - وجود نوآوریهای خوب مثل حذف احیای خودکار سلامتی - بخش زامبی سرگرمکننده - صداگذاری و موسیقیهای عالی نقاط ضعف - بخش چندنفره نهچندان جذاب - مشکلات زیاد در اتصال - گرافیک متوسط و معمولی برای دیدن مطالب جذاب و داغ این لینک را لمس کنید ↓↓↓ 02':05'' 11571 0 پیش نمایش بازی Crash Bandicoot N. Sane Trilogy کانال :زومجی عنوان Crash Bandicoot N Sane Trilogy کمتر از یک هفته دیگر منتشر خواهد شد تا خاطرات خوبمان از شخصیت کرش را زنده کند با پیشنمایش بازی همراه باشید کنسول پلیاستیشن 1 یکی از کنسولهایی بود که بازیهای بزرگ و فوقالعاده زیادی داشت بازیهایی که هنوز هم تجربه شیرین آنها از ذهنمان پاک نشده است یکی از این بازیها سری کرش باندیکوت بود که از جمله بهترین بازیهای پلتفرمر سه بعدی تاریخ به حساب میآید به همین دلیل هم خیلیها همواره امیدوار بودند که سونی و اکتیویژن کاری برای آوردن این باندیکوت دوستداشتنی به پلتفرمهای نسل جدید انجام دهند شایعههای پیرامون عرضه نسخه جدیدی از کرش از سال ۲۰۱۳ آغاز شد که بنا به شایعههای منتشر شده گفته میشد سونی دوباره حق ساخت این مجموعه را از اکتیویژن خریداری کرده است با این حال این اخبار پس از مدتی توسط اکتیویژن تکذیب شد ولی آنها اعلام کردند که همواره ایده آوردن کرش به پلتفرمهای جدید را دارند سپس این اخبار و شایعهها تا جایی ادامه داشتند که شاون لیدن مدیر سونی در جریان مراسم PSX 2015 با تیشرتی منقش به تصویر کرش در مراسم حاضر شد و همین امر باعث شد تا از ابتدا تا انتهای مراسم منتظر یک رونمایی از بازی کرش باندیکوت باشیم رونمایی که هرگز اتفاق نیافتاد در اینکه بازی برای مخاطبین قدیمی جذاب خواهد بود شکی نیست اما اینکه قادر خواهد بود مخاطبین جدیدی جذب کند یا خیر باید تا انتشار بازی منتظر ماند با این حال بالاخره در جریان رویداد E3 2016 بود که سونی ابتدا اعلام کرد شخصیت کرش قرار است به عنوان یک کاراکتر قابلبازی در بازی Skylanders حضور داشته باشد و پس از آن هم مشخص شد که این کمپانی با اکتیویژن به توافق رسیده تا ریمستری از سه نسخه اول سری Crash Bandicoot را روانه بازار کند در نهایت در جریان رویداد PSX 2016 بود که نام این مجموعه Crash Bandicoot N Sane Trilogy اعلام و مشخص شد که استودیو ویکاریوس ویژنز وظیفه توسعه آن را برعهده دارد حال کمتر از یک هفته دیگر این مجموعه رسما برای پلیاستیشن 4 منتشر خواهد شد و در این مقاله سراغ این قضیه رفتهایم که آیا کرش پس از گذشت این همه سال باز هم قادر خواهد بود خود را در قالب یک بازی پلتفرمر سهبعدی عالی مطرح کند یا خیر اگر نگاهی به تاریخچه سری کرش داشته باشیم متوجه خواهیم شد که چهار نسخه اول این مجموعه که در انحصار پلیاستیشن 1 بودند بهترینهای آن به حساب میآیند به طوریکه این نسخهها به ترتیب متای ۸۰ ۸۸ ۸۹ و ۹۱ را ثبت کردهاند اما پس از این نسخهها و با مولتیپلتفرم شدن سری نمرهها افت شدیدی پیدا کرده و برای مثال نسخه Tag Team Racing متای ۶۸ را ثبت کرده است این نشان میدهد که سونی با رفتن به سراغ سه نسخه اول بازی Crash Bandicoot Crash Bandicoot 2 Cortex Strikes Back و Crash Bandicoot Warped و ساخت ریمستر آنها تصمیم درستی اتخاذ کرده و قصد دارد بهترینهای تاریخ کرش را برای پلتفرمهای نسل جدید به ارمغان بیاورد نسخههایی که در اصل توسط استودیو نامآشنای ناتیداگ ساخته شده بودند اولین مسالهای که در مورد یک ریمستر اهمیت دارد گرافیک و بهبودهای بصری آن است اینکه بازی چقدر نسبت به نسخه اصلی پیشرفت داشته است چون واقعیت این است که این روزها آنقدر بازی بزرگ با گرافیک عالی تجربه کردهایم که اگر بازیای از حیث بصری حداقل انتظارات را رعایت نکند لذت بردن از آن کار سختی میشود منظورم این نیست که نسخههای ریمستر کرش حتما باید گرافیک فوقالعادهای داشته باشند بلکه وقتی با یک ریمستر روبهرو هستید این انتظار را دارید که گرافیک بازی نسبت به نسخه اصلی پیشرفت کرده باشد درست است که تا زمان انتشار بازی نمیتوان خیلی در این مورد اظهار نظر کرد اما با دیدن ویدیوهای مقایسه گرافیک نسخههای ریمستر با نسخه اصلی میتوان گفت که استودیو ویکاریوس ویژنز کار نسبتا خوبی در ارتقای گرافیک بازی انجام داده است برای مثال در ویدیو بالا این مساله کاملا به چشم میآید و بهبود جلوههای بصری بازی بهبود طراحی شخصیت و محیط و مخصوصا افکتهای آب کاملا مشهود است علاوه بر این چند روز پیش خبری از جانب استودیو ویکاریوس ویژنز منتشر شد و سازندگان بازی اعلام کردند که آنها به هیچیک از کدهای نسخه اصلی بازی دسترسی نداشتهاند دلیل این موضوع هم این است که نسخههای اصلی بازی با موتوری مخصوص کنسول پلیاستیشن 1 ساخته شدهاند و این موتور که به گفته ویکاریوس ویژنز نهایت استفاده را از توان پلیاستیشن 1 میبرد پس از این کنسول دیگر هرگز استفاده نشد و در نتیجه کدهای آن نیز قابل استفاده نبودند به همین دلیل هم سازندگان نسخه ریمستر بازیها تقریبا همه چیز را از نو ساختهاند آنها تنها از یک سری مدلهای سهبعدی که ناتیداگ در اختیارشان قرار داده کمک گرفتهاند همچنین بنا به گفته سازندگان با اینکه جلوههای بصری و حتی صوتی بازی ارتقا پیدا کرده و همچنین بازی روی کنسول پرو با رزولوشن 4K اجرا خواهد شد اما آنها همه تلاش خود را کردهاند تا آسیبی به هسته گیمپلی بازی نزنند از این رو مکانیزمهای بازی و کارهایی که باید در طول مراحل انجام دهید عینا شبیه به نسخههای اصلی است تا حس و حال نسخههای اورجینال فقط با گرافیک بهتر و زیباتر به مخاطب القا شود همچنین بازی یک سری تغییرات مفید دیگر نیز در مقایسه با نسخههای اصلی دارد برای مثال از جمله این تغییرات میتوان به چکپوینتهای بهتر یا سیستم ذخیره بازی جدید اشاره کرد و البته سونی پیش از کنفرانس E3 2017 خود اعلام کرد که هر سه نسخه موجود در مجموعه ریمستر بازی را میتوان با شخصیت کوکو خواهر کرش نیز بازی کرد البته در این بین استثناهایی هم وجود دارد که شامل یک سری باس فایتها و همچنین مراحل سواری با ماشین یا حیوانات میشوند و آنها را باید با خود جناب کرش بازی کنید سازندگان نسخه ریمستر به کدهای اصلی بازی دسترسی نداشته و به همین دلیل هم بازی را تقریبا از نو ساختهاند درست است که هدف از این مقاله نوشتن یک پیشنمایش و آشنا کردن شما با ویژگیهای بازی Crash Bandicoot N Sane Trilogy است اما بد نیست در پایان مطلب اشارهای به یک موضوع خاص نیز داشته باشیم اینکه آیا ساخت این ریمسترها تصمیم درستی از جانب سونی و اکتیویژن بوده یا اینکه بهتر بود آنها سراغ نسخه جدیدی از مجموعه کرش میرفتند راستش را بخواهید در اینکه سری بازیهای کرش باندیکوت آثار بزرگ و خاطرهانگیزی برای خیلی از ماها هستند شکی نیست اما به هر حال ما با بازیهایی سر و کار داریم که تقریبا ۲۰ سال از عرضه اولیه آنها میگذرد و در طی این مدت صنعت بازیها نه فقط از حیث بصری که از جنبههای دیگر هم پیشرفت زیادی داشته است به طوریکه تعریف امروزی یک بازی پلتفرمر سهبعدی متفاوتتر از تعریفی است که کرش باندیکوت ۲۰ سال پیش از آن ارائه میکرد در اینکه این مجموعه ریمستر برای خیلیها از جمله خود من که با نسخههای اصلی این مجموعه خاطره دارند باارزش خواهد بود شکی نیست اما آیا این مجموعه موفق خواهد شد طرفداران جدیدی را به جمع علاقهمندان به شخصیت کرش باندیکوت اضافه کند راستش را بخواهید این سوالی است که به شخصه نمیتوانم جواب قاطعی به آن بدهم چرا که مکانیزمهای سری بازیهای کرش در مقایسه با آثار امروزی تا حدود زیادی ساده هستند و بازی بیشتر شبیه به آثار رانر Runner امروزی است که در آن باید مسیر خاصی را طی کرده با چرخیدن یا پرش دشمنان را از بین برده یک سری آیتم با شکستن جعبهها جمع کرده و در نهایت به انتهای مسیر برسید از طرفی دیگر بهبودهای بصری بازی هم به حدی نیست که بتوان آن را با بازیهای روز مقایسه کرد و در نتیجه شاید بازی در جلب مخاطب جدید نتواند خیلی موفق ظاهر شود و بیشتر برای افرادی جذاب باشد که در گذشته با این سری و دنیایش خاطره داشتهاند البته تا زمانی که بازی منتشر نشده نمیتوان در این مورد با قطعیت نظر داد و این صرفا یک نظر شخصی بود از طرف دیگر جیم رایان مدیر بخش اروپای سونی چندی پیش اعلام کرده بود که عرضه نسخههای ریمستر و استقبالی که از آنها میشود ممکن است باعث این شود که در آینده شاهد ساختهشدن نسخههای جدیدی از سری Crash Bandicoot باشیم به همین دلیل هم شخصا امیدوارم که استقبال خوبی از این نسخههای ریمستر شود تا در آینده بتوانیم شاهد بازیهای بیشتر و کاملا جدیدی با محوریت این کاراکتر دوستداشتنی باشیم در نهایت نظر شما در مورد Crash Bandicoot N Sane Trilogy چیست ایا این مجموعه موفق خواهد شد کاربرانی را که شناختی از این شخصیت نداشتند جذب کند نظرات خود را با ما در میان بگذارید 05':26'' 11226 11 طرح همسان گزینی تبیان کانال :کلیپ کوتاهی از معرفی طرح همسان گزینی تبیان توسط خانم حسینی مدیر این بخش که از شبکه افق سیما پخش شد 00':48'' 9619 1 گیم کَده؛ سوتی ها و باگ های خنده دار بازی FIFA کانال :در سری ویدئوهای گیم کده به تماشای لحظات ناب و تکرار نشدنی بازی های رایانه ای مختلف بنشینید منتظر نظرات شما هستیم گیم های مورد علاقه خود را به ما پیشنهاد کنید 06':07'' 9542 0 بررسی بازی Uncharted: The Lost Legacy؛ میراث نیتن دریک کانال :دیجیاتو دقایق پایانی آنچارتد 4 بسیار غم انگیز بود بازی با یک سورپرایز داستانی بزرگ به پایان رسید اما هیچ تضمینی وجود نداشت که دیگر شاهد نسخه ای تازه باشیم و ناتی داگ هم از قبل تایید کرده بود که زمان بازنشستگی نیتن دریک و فاصله گرفتن از ماجراجویی های هیجان انگیزش فرا رسیده است آنچارتد به عنوان یکی از برترین فرنچایزهای تاریخ پلی استیشن و میزبان یکی از نمادین ترین شخصیت های سرگرمی های تعاملی سونی جای خاصی در دل طرفداران این کنسول دارد و خداحافظی با آن سخت به نظر می رسید با این حال ناتی داگ هیچوقت مشخصا نگفت که آنچارتد ادامه پیدا نمی کند و صرفا نیتن دریک را در موقعیتی قرار داد که از ماجراجویی های خطرناکش خسته شده بود و می خواست دوران میانسالی خود را با خانواده اش سپری کند اما حتی با در نظرگیری این موضوع رونمایی از بسته الحاقی Lost Legacy یک سورپرایز بزرگ بود و توسعه هرچه بیشتر آن به مرور زمان باعث شد حالا ما شاهد یک آنچارتد کامل دیگر باشیم که نمی توان نام بسته الحاقی را به آن داد و بیشتر شبیه به یک نسخه اسپین آف به نظر می رسد اسپین آف 40 دلاری Lost Legacy از چند منظر شبیه به پلی است میان آنچارتد 4 و آنچارتدهای دیگری که ممکن است در آینده دور یا نزدیک ساخته شوند استودیوی ناتی داگ در این نسخه ضمن حفظ قواعد کلی این سری دست به آزمون و خطا زده و به نظر می رسد که به دنبال بازخورد گیمرها و منتقدان نسبت به المان های تازه ای بوده که در این نسخه قرار گرفته اند و شاید در نسخه های بعدی بسط داده شوند پیش از هر چیز همانطور که احتمالا از پیش می دانید دیگر خبری از نیتن دریک در لاست لگسی نیست و این بار با داستان کلوئی فریزر و نادین راس همراه می شویم انتخاب این دو نفر به عنوان شخصیت های اصلی لاست لگسی به همان اندازه که عجیب به نظر می رسد ضروری بوده و به ناتی داگ فرصتی داده تا بسیاری از بخش های از قلم افتاده داستان سری آنچارتد را به صورت جداگانه روایت کند درست مانند بسته الحاقی The Left Behind در بازی The Last of Us از یک طرف کلوئی فریزر یکی از دوست داشتنی ترین شخصیت های سری آنچارتد به حساب می آید که علی رغم رابطه پر فراز و نشیب اش با نیتن تقریبا هیچ چیز درباره پس زمینه وی نمی دانیم و از طرف دیگر نادین راس هم از پتانسیل های فراوانی برای داستان سرایی برخوردار است که البته پس زمینه متفاوت آنچارتد 4 و تمرکز مظاعف آن روی رابطه نیتن و سم دریک فرصت را برای پرداخت هرچه بیشتر کاراکتر وی از ناتی داگ گرفت بنابراین برخلاف آنچه به نظر می رسد لاست لگسی صرفا بهانه ای برای عرضه یک آنچارتد دیگر و کسب درآمد بیشتر نبوده بلکه ناتی داگ به شیوه منحصر به فرد خودش عنوانی را که قرار بوده شبیه به بسته الحاقی The Left Behind باشد به یک بازی کامل با داستان واقعا جذاب و حتی المان های تازه تبدیل کرده که شما را برای چند ساعت دیگر در این جهان دوست داشتنی نگه می دارد درست مثل بازی های The Left Behind The Last of Us و حتی آنچارتد 4 پایه های داستان سرایی لاست لگسی روی نوعی داینامیک وابسته به دیگری بنا شده به این معنا که در تمام طول بازی کلوئی و نادین یکدیگر را همراهی می کنند و دائما تعاملات مختلفی با یکدیگر دارند این تعاملات می تواند از رد و بدل کردن دیالوگ های مختلف تا همکاری با یکدیگر در مبارزات متغیر باشد و سبب شده تا در هر دقیقه بازی حرفی برای گفتن داشته باشد و سکانس های گشت و گذار به هیچ وجه خسته کننده نباشند صحبت از گشت و گذار شد لاست لگسی یک بار دیگر مانند The Left Behind از بار اکشن بازی اصلی فاصله گرفته و خصوصا در نیمه ابتدایی گیم پلی توجه اش را بر ترغیب گیمر به کشف محیط سپری کردن زمانش با نادین و آشنایی هرچه بیشتر با دو کاراکتر متمرکز کرده و بعد با تغییری 180 درجه ای به سراغ نیمه دوم می رود که بار اکشن و پلتفرمینگ بیشتری دارد و حس و حال یک آنچارتد واقعی را منتقل می کند گذشته از چپتر نخست بازی چند ساعت ابتدایی لاست لگسی در محیطی کاملا Open-World دنبال می شود که حقیقتا تغییری بزرگ برای آنچارتد به حساب می آید و کاملا با پیش فرض ذهنی ما از گیم پلی خطی این سری تفاوت دارد در این نقشه بزرگ چندین فعالیت مختلف تعریف شده است که و باید در اقصی نقاط آن به دنبال حل معماهایی باشید که به سنتی ترین شکل سری آنچارتد در نهایت به باز شدن مسیری تازه و قرار گرفتن در محیطی منجر می شود که دیگر مثل ساعت های نخست باز نبوده و به داستان شکلی خطی می بخشد در نقشه جهان-باز ساعات ابتدایی هیچ ترتیب مشخصی برای دنبال کردن ماموریت ها وجود ندارد و در عوض از شما خواسته می شود تا به کمک یک اتومبیل و نقشه ای کاغذی خودتان به عنوان یک جستجوگر گنج عمل کنید و هرطور که مایل هستید به سراغ ماموریت ها بروید این ساختار تازه اگرچه در ابعاد چندان گسترده ای پیاده سازی نشده اما برای ساعاتی کوتاه به ما نشان می دهد که یک آنچارتد جهان-باز ممکن است چه حس و حالی داشته باشد و با توجه به مکالمات دائمی و غیرخطی نادین و کلوئی با یکدیگر باید گفت با ساختار جذابی طرف هستیم که می تواند تغییری بزرگ در آنچارتدهای بعدی ایجاد کند البته با این فرض که یک روز دنباله ای برای این سری ساخته شود اما یکی از معدود ضعف های لاست لگسی در پتانسیل های از دست رفته نقشه Open-World ظاهر می شود همانطور که گفتیم این نقشه آنقدرها بزرگ نیست اما باز هم بخش های خالی بسیار زیادی دارد و تنها استفاده ای که از این بخش های خالی شده پنهان کردن گنج های کوچک و معروف سری آنچارتد در اقصی نقاط آنهاست که انصافا به جز افرادی که در پی به دست آوردن تروفی پلاتینیوم هستند هیچکس را به زیر پا گذاشتن متر به متر محیط ترغیب نمی کند شاید ساده ترین استفاده ای که می شد از این محیط داشت قرار دادن گروهی از دشمنان در نقاط گوناگون و نه صرفا محل معین ماموریت ها بود تا در میان اتومبیل رانی برای رسیدن از نقطه الف به نقطه ب با چند موتورسوار نیز درگیر می شدید پس زمینه داستانی بازی که در هند دنبال می شود و کلوئی و نادین را به سرزمین های ناشناخته می کشاند سبب شده تا به جرئت شاهد چشم نوازترین محیط های ممکن در تمام سری آنچارتد باشیم نیمه دوم بازی که در شهری مدفون و باستانی دنبال می شود پر شده از مناظری نفس گیر که با ادغام معماری های باستانی و طبیعت سرسبز هند چشم را نوازش می دهند و کاری می کنند که یک بار دیگر کلاه مان را به احترام دستآوردهای فنی و هنری ناتی داگ برداریم از طرف دیگر توجه بسیار زیاد به جزییات باعث شده از نظر گرافیکی با شاهکاری مواجه باشیم که به ندرت طی چند سال اخیر دیده شده است حتی روی کنسول پلی استیشن 4 استاندارد که آرام آرام به اواخر عمر خود نزدیک می شود و از قدرت پردازشی به مراتب بالاتر پلی استیشن 4 پرو برخوردار نیست به عنوان مثال منبت کاری های ابنیه هندی جلوه ای بی نظیر به آنها بخشیده یا به مرور زمان شاهد ایجاد زخم هایی روی دست کلوئی یا کثیف شدن ناخن های وی هستید این سطح از جزییات شاید در ظاهر بسیار بی اهمیت به نظر برسد اما تک تک آنها دست به دست یکدیگر داده اند تا با واقع گرایانه ترین آنچارتد تاریخ مواجه باشیم و جالب تر اینکه به لطف تسلط حیرت انگیز ناتی داگ بر رابط برنامه نویسی کنسول نسل هشتمی سونی خبری از بارگذاری های طولانی و آزاردهنده نیست و مجبور نیستید بعد از هر اشتباه صفحه سیاه لودینگ را تماشا کنید فراموش نکنیم که عدم وجود بارگذاری های دائمی نشان دهنده دانش فنی بسیار بالای توسعه دهندگان است و حتی استودیوی گوریلا گیمز هم با بازی هورایزن زیرو داون که بدون شک از پدیده های فنی نسل هشتم بود نتوانسته بود به چنین موفقیت بزرگی دست پیدا کند برخلاف آنچه ممکن است تصور کنید لاست لگسی تمام جنبه های گیم پلی آنچارتد 4 را در خود جای داده و شامل سکانس های بسیار جذابی از پلتفرمینگ با کمند و پازل هایی می شود که برای چند دقیقه مشغول نگه تان می دارند و مثل همیشه با حل کردن شان احساس باهوشی می کنید یکی از نگرانی های اصلی من به هنگام شروع بازی این بود که با توجه به توسعه لاست لگسی توسط تیمی دیگر دیگر شاهد لحظات خاص سری آنچارتد که احساس قدرت یا هوشمندی می را القا می کنند نباشیم و خوشبختانه تجربه لاست لگسی نشان داد ناتی داگ به هیچ وجه استانداردهایش را زیر پا نمی گذارد حتی با این وجود که نیل دراکمن کارگردانی لاست لگسی را برعهده نداشته سینماتیک بازی اندکی هم دچار پسرفت نشده و با طراحی محیط هایی سرسبز در هند اضافه شدن عکس برداری از محیط با دوربین موبایل کلوئی و میان پرده هایی که به درستی کارگردانی شده اند دائما این احساس به شما دست می دهد که باید قدردان جلوه های بصری و هنری مقابل چشم تان باشید و از تک تک لحظاتی که در بازی سپری می کنید لذت ببرید از منظر گان پلی و پلتفرمینگ لاست لگسی تفاوت چندانی با آنچارتد 4 ندارد و و حقیقت آن است که با توجه به فرمول موفق نسخه چهارم نیازی هم به تغییرات اساسی در کنترل شخصیت اصلی نبوده است البته در این بین تفاوتی کوچک وجود دارد و آن وزن یافتن گان پلی بازی است که باعث می شود تمام مبارزات شکلی واقع گرایانه تر به خود بگیرند در واقع اگرچه تغییرات محسوس نیستند اما نوعی تفاوت کوچک در طراحی مراحل هوش مصنوعی دشمنان و کارکرد سلاح ها به چشم می خورد که باعث شده بازی اندکی تاکتیکال تر از سابق باشد و از گیم پلی کژوال نیتن دریک فاصله بگیرد اما در غایی ترین حالت لاست لگسی همان چیزی است که از یک آنچارتد کامل انتظار داریم و گیم پلی بازی یکبار دیگر مثل رولر کوستری است که هر بار به ارتفاعات بالاتری دست پیدا می کند و با گذشت هر دقیقه سورپرایزهای تازه ای در چنته دارد و غافلگیرتان می کند در این بخش از مطلب لازم به اشاره است که بخش چندنفره و حالت Survival آنچارتد 4 هم در لاست لگسی قرار داده شده که گرچه هیچ تفاوتی با سابق نداشته و از محتویات تازه ای بهره نمی برد اما بهرحال به عنوان یک ویژگی ارزش افزوده می توان به آن اشاره کرد به عنوان جمع بندی باید گفت آنچارتد لاست لگسی حقیقتا چیزی فراتر از یک بسته الحاقی صرف برای آنچارتد 4 به شمار می آید و لیاقت این را دارد که از آن به عنوان یک نسخه اسپین آف یا Standalone یاد کنیم و با وجود اینکه بازی گیم پلی 10 الی 12 ساعته را در اختیارتان قرار می دهد قیمت 40 دلار برای آن در نظر گرفته شده که این هم می تواند دلیلی دیگر برای خرید لاست لگسی باشد لاست لگسی آمده که سری آنچارتد را به نوعی برآورد برساند تمام المان های مهم چهار نسخه آنچارتد به صورت چکیده راه خود را به لاست لگسی باز کرده اند از سکانس دوست داشتنی قطار در آنچارتد 2 بگیرید تا اکشن پر زد و خورد آنچارتد 3 و سبک داستان سرایی متفاوت آنچارتد 4 و در کنار همه این ها با توجه به سورپرایز داستانی آنچارتد 4 در سکانس پایانی ناتی داگ با قرار دادن یک زن به عنوان شخصیت اصلی لاست لگسی سعی داشته بازخورد گیمرها را نسبت به کنار گذاشتن نیتن دریک بسنجد شکی نیست که عدم حضور نیتن دریک تا حد قابل توجهی از بار طنزآمیز داستان و صداگذاری کم کرده و لاست لگسی به جدی ترین آنچارتد ممکن تبدیل شده اما پتانسیل های بالای کلوئی در داستان سرایی و شخصیت پردازی به ما نشان می دهد که در فقدان نیتن دریک می توانیم کماکان زنده بمانیم و وقت آن رسیده تا با خداحافظی با یکی از دوست داشتنی ترین کاراکترهای بازی های ویدیویی به سراغ شخصیتی تازه داستانی تازه و ماجراجویی هایی تازه برویم نقاط مثبت گرافیک حیرت انگیز با وجود محدودیت های پلی استیشن 4 استاندارد داستان سرایی متفاوت که برای اولین بار به نیتن دریک متکی نیست الهام گیری از برترین المان ها و سکانس های هر چهار آنچارتد اصلی سیر صعودی گیم پلی که هر بار به قله های جدیدی می رسد قیمت گذاری 40 دلاری نقاط ضعف پتانسیل های از دست رفته نقشه Open-World در ساعات ابتدایی 00':00'' 9166 1 مسابقه 101 (برنامه دوم ) قسمت دوم کانال :حضور کارکنان مؤسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان در مسابقه 101 7 به مدت 1154 04':29'' 9036 4 نگاهی به مشهورترین بازیهای ضد ایرانی کانال :برنامه خارج از دید2 که شب گذشته از شبکه 3 پخش شد به بررسی چند بازی ضد ایرانی پرداخت که هدف آن ها شبیه سازی حمله به ایران و تاثیر منفی روی نگاه سایر مردم جهان به ایران هست در تمام این بازی ها ایران به عنوان دشمن به گیمرها معرفی می شود 04':39'' 9017 14 همسان گزینی تبیان از زبان همسر شهید شهریاری کانال :توضیحات خانم دکتر قاسمی همسر شهید شهریاری پیرامون طرح همسان گزینی موسسه تبیان 06':56'' 8017 2 طرح همسان گزینی کانال :آشنایی با طرح همسان گزینی و سوالات مربوط به این طرح در برنامه زنده باد زندگی شبکه دوم سیما 02':22'' 7984 0 تریلر جدیدی از بازی «حمله به تیتان ۲» با گیمپلی چند نفره منتشر شد کانال :وین فون حمله به تیتان انیمه محبوبی است که نخستین بار در سال ۲۰۰۳ منتشر شد کمپانی Koei Tecmo با الهام از این انیمه بازی انحصاری آن را طراحی و منتشر کرده است که اخیرا با انتشار تریلری جدید از بازی حمله به تیتان ۲ ویژگیهای جدید آن را به نمایش گذاشته است در ادامه با وینفون همراه باشید کمپانی Koei Tecmo تریلر جدیدی از بازی اکشن حمله به تیتان ۲ را منتشر کرد که در آن قابلیتهای جدید بازی را معرفی کردهاند و این قابلیتها شامل حالتهای مولتی پلیر به صورت آنلاین برای پلی استیشن ۴ ایکس باکس وان و رایانه های شخصی میشود و همچنین شامل حالت مولتی پلیر لوکال تا حداکثر ۸ بازیکن برای نینتندو سوئیچ میشود حالتهای استوری بازی را میتوان با یک دوست دیگر اجرا کرد و بازیکنان اجازه دارند تا یکدیگر را احیا کنند از سمت دیگر در حالتهای مخفی کاری گیمرها میتوانند به صورت coop و تا ۴ بازیکن در هر تیم باهم بازی کنند حالت حذف کامل یا نابودی رقابتی است به این صورت که دو تیم از ۴ بازیکن برای بدست آوردن امتیاز باهم رقابت میکنند جالب است بدانید بر اساس شنیدهها حالت جدیدی بعد از عرضه بازی به آن اضافه خواهد شد که کاملا تکان دهنده است بر اساس تیزر بازی و چیزی که ما دیدیم در حالت جدید مردم به صورت زنده خورده میشوند در تریلرها و ویدیوهایی که از این بازی منتشر شده است کاملا نحوه بازی و وظایف شما در آن شرح داده شده است در این بازی نسل بشر توسط انساننماهای غول پیکری که به آنان تیتان میگویند در حالی نابودی است و با توجه به این که نیمی از نسل بشریت نابود شده است بشر با ساختن سه دیوار به نامهای رز ماریا و شینا سعی میکند قلمرویی برای خود بسازد تا از حمله تیتانها در امان باشند در این میان یک خواهر و برادر به همراه دوست صمیمیشان که در کودکی مادرشان را یک تیتان مونث و به ظاهر مهربان درست مقابل چشمشان خورده است تصمیم میگیرند وارد ارتش شوند و جلوی تیتانها بایستند البته این را هم بگوییم که داستان بازی عالی است اما کسانی که انیمه اصلی بازی را مشاهده نکرده باشند بازی برایشان کاملا گیج کننده خواهد بود حمله به تیتان ۲ در بیست مارس ۲۰۱۸ برای ایکس باکس وان پلی استیشن ۴ نینتندو سوئیچ و رایانههای شخصی عرضه خواهد شد نسخه ژاپنی بازی تنها چند روز زودتر در تاریخ ۱۵ مارس منتشر میشود اگر شما هم یکی از علاقهمندان به انیمه حمله به تیتان هستید قطعا از بازی انحصاری این انیمه هم لذت میبرید لطفا نظرات خود درباره این مطلب را با ما به اشتراک بگذارید 00':22'' 7890 2 گیم نیوز/ بازی محبوب مورتال کمبات 26 ساله شد کانال :۲۶ سال پیش در چنین روزی بازی ویدیویی Mortal Kombat منتشر شد که یکی از محبوب ترین سری بازی های مبارزه در تاریخ است این بازی برای ما ایرانی ها یادآور خاطرات خوش دوران کودکی و نوجوانی است در ادامه می توانید ویدئویی کوتاه و خاطره انگیز از این بازی را مشاهده کنید 13':02'' 7858 1 اولین ویدئو از گیم پلی بازی PES 2019 منتشر شد کانال :دیجیاتو طی نمایشگاه E3 امسال اطلاعات زیادی از عناوین مختلفی منتشر شد یکی از این بازی ها نسخه جدید از فرنچایز شبیه ساز فوتبال کمپانی کونامی یعنی بازی PES 2019 بود سازندگان این بازی سرانجام طی مصاحبه ای با سایت IGN گیم پلی این عنوان را به نمایش گذاشتند با توجه به این ویدیو می توان دریافت که جزییات در PES 2019 نسبت به نسخه های پیشین افزایش چشم گیری داشته و طبق گفته سازندگان این بازی با رزولوشن 4K روی پلی استیشن 4 پرو و ایکس باکس وان ایکس اجرا خواهد شد کیفیت مواردی مانند چمن زمین مسابقه بهتر شده و تماشاگران نیز حس و حال واقعی تری را به شما منتقل خواهند کرد در ضمن یکی از تغییرات مهم دیگر این بازی کاهش سرعت گیم پلی آن نسبت به نسخه های دیگر سری PES است کاهش سرعت بازی باعث شده تا PES 2019 بیشتر به آن چه که در فوتبال واقعی رخ می دهد شبیه تر باشد در ضمن مانند فیفا 18 قابلیت تعویض های سریع که با زدن یک دکمه انجام می شوند به این عنوان اضافه شده است با توجه به پیشرفت استورهایی مانند استیم و گسترش بازار بازی های پی سی کونامی امسال توجه خاصی به نسخه پی سی قسمت جدید PES خواهد داشت و دمو رایگان قابل بازی این عنوان برای پی سی همزمان با نسخه های کنسولی منتشر خواهد شد توسعه دهندگان این عنوان می گویند PES 2019 تکامل المان هایی خواهد بود که در قسمت پیشین شاهد آن بودیم همچنین آن ها به تلاش پیوسته خود برای اضافه کردن تیم ها و لیگ های لایسنس شده بیشتری به این بازی اذعان کردند چندی پیش لیست هفت لیگ فوتبالی که به صورت لایسنس شده در بازی PES 2019 حضور خواهند داشت توسط کونامی اعلام شده بود هر چقدر که در این سال ها کونامی سعی کرده تا با ارائه گیم پلی سرگرم کننده و گرافیک قابل قبول به الکترونیک آرتز و سری فیفا نزدیک شود مسائلی همچون نداشتن حق استفاده از نام واقعی تیم ها و تورنمنت های مهم سد راه این کمپانی ژاپنی شده اند در طول کنفرانس EA در E3 امسال به طور رسمی اعلام شد که لیگ قهرمانان اروپا بعد از وقفه ای طولانی به سری فیفا باز خواهد گشت PES 2019 روز 8 شهریور روی سه پلتفرم پلی استیشن 4 ایکس باکس وان و پی سی عرضه خواهد شد 14':06'' 7776 0 بیست و پنجمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم کانال :کلیپی کوتاه از حضور موسسه تبیان در بیست و پنجمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم 00':57'' 7073 5 نظر زیبا کلام درباره رهبری کانال :صادق زیبا کلام در گفتگوی اختصاصی با تبیان پیرامون مقام معظم رهبری میگوید امیدوارم و از خدا می خواهم مقام معظم رهبری از من راضی باشند و 23':59'' 6832 47 ناگفته های حسینیان بعد از ممنوع التصویری از تلویزیون کانال :ناگفته های محمدرضا حسینیان مسئول سایت تی وی پلاس بعد از ممنوع التصویری از صدا وسیما 01':15'' 5831 0 اطلاعات جدیدی از سلاحها و گیم پلی بازی God of War منتشر شد کانال :زومجی از چندی پیش سازندگان بازی God of War در استودیو سانتا مونیکا با انتشار ویدیوهایی تحت عنوان Lost Pages of Norse Myth اطلاعات جالبی پیرامون بخشهای مختلف این بازی مثل دشمنان یا سلاحها ارائه میکنند حال جدیدترین قسمت از این ویدیوها منتشر شده و در آن با سلاحهای بازی بیشتر آشنا میشویم در ادامه میتوانید این ویدیو را تماشا کنید طبق اطلاعات ارائهشده در این ویدیو تبر کریتوس در بازی Leviathan نام دارد که توسط دو برادر دوارف با نامهای بروک و سیندری ساخته شده است تا تعادل را به جهان بیاورد در ادامه با سپر کریتوس آشنا میشویم که مثل باد سریع است اما در عین حال قادر به تحمل ضربههایی است که هیچ سپر معمولیای نمیتواند آنها را دفع کند در واقع این سپر وسیلهای کاملا لایق یک مبارز واقعی است که از وی در برابر خطرات مختلفی دفاع میکند سلاح بعدی که در ویدیو بالا نشان داده میشود تیرکمان آترئوس است که بارها در تریلرهای بازی شاهد کشته شدن دشمنان توسط آن به دست فرزند کریتوس بودیم همچنین در کنار اطلاعاتی راجع به سلاحهای بازی جیسون مکدونالد و جیت شروف اطلاعاتی هم در مورد ویژگیهای مختلف گیمپلی و مبارزات God of War جدید ارائه کردهاند بر این اساس کریتوس هنوز هم آن خوی بیرحم و خشن خودش را که در نسخههای پیشین شاهد بودیم حفظ کرده است اما حال که پسرش هم وی را در ماجراجوییاش همراهی میکند کریتوس باید بهنوعی نقش استاد وی را هم بازی کند و مواردی مثل اصول مبارزه را به آترئوس آموزش دهد و به همین دلیل هم کمی از آن خشونت بیش از حد وی کاسته شده است بهعلاوه انگیزه کریتوس از مبارزههایش در این نسخه دیگر انتقام نیست و وی بیشتر برای حفاظت از فرزندش به خشونت متوسل خواهد شد سازندگان بازی همچنین اشاره کردند که کریتوس کماکان از قدرتهای فیزیکی و تواناییاش در استفاده از انواع سلاح برای مبارزه استفاده میکند با این حال آترئوس از یک سری قدرتهای جادویی بهره میبرد و از آنها در نبردها بهره خواهد برد البته طراحان بازی اطلاعات زیادی در مورد این قدرتها ارائه نکردهاند اما گفتهاند که آترئوس برخلاف کریتوس که به دلیل برخوردهای قبلیاش با خدایان خیلی دل خوشی از جادو ندارد علاقه زیادی به استفاده از قدرتهای جادویی دارد و برخی مشکلات را از این طریق حل میکند از طرف دیگر از آنجایی که در نسخه جدید God of War دوربین بازی به کریتوس نزدیکتر از قبل است وی دید کمتری نسبت به اطرافش خواهد داشت در واقع گیمر دید کمتری خواهد داشت و به همین دلیل هم آترئوس زمانی که مثلا تهدید خاصی از نقطهای کور به سمت کریتوس حمله کند وی را آگاه خواهد کرد با اینکه اشاره کردیم در این نسخه شاهد خشونت کمتری از جانب کریتوس خواهیم بود اما سازندگان بازی تاکید کردهاند که این بدین معنی نیست که قرار است آن خشونت ذاتی سری GoW که یکی از المانهای مهم آن هم به شمار میرود از بین برود برای مثال اگر در نسخههای قبلی کریتوس دست یک دشمن را جدا میکرد و سپس با ضربات متوالی وی را میکشت در این نسخه هم همین کار را انجام خواهد داد اما این بار دیگر خبری از آن عصبانیت بیش از حد نخواهد بود در واقع نباید انتظار داشت که سبک مبارزه کریتوس عوض شده باشد بلکه وی حداقل از لحاظ روحی به آرامش بیشتری نسبت به قبل رسیده است و از خشونت فقط برای حفاظت از فرزندش و همچنین زنده ماندن استفاده میکند در واقع میتوان اینگونه در نظر گرفت که کریتوس در این نسخه یک حالت ریج دارد که گاهی وارد آن میشود و در آن دشمنانش را با خشونت همیشگی از بین میبرد اما پس از آن دوباره به حالت عادی و معمولیاش برمیگردد و دیگر خبری از آن عصبانیت همیشگی نیست سازندگان اعتقاد دارند که این تعادل بین خشونت و آرامش کریتوس در نهایت به نفع جنبههای داستانی بازی تمام خواهد شد و آنها قادر به روایت داستانی بهتر خواهند بود چندی پیش در جریان PlayStation Experience 2017 اعلام شد که نسخه جدید God of War چیزی بین ۲۵ تا ۳۰ ساعت گیمپلی خواهد داشت و این باعث میشود تا بازی به مراتب طولانیتر از نسخههای قبلی این سری باشد از این رو سازندگان برای پیشگیری از یکنواخت شدن بازی در طولانیمدت یک سری المانهای نقش آفرینی هم به آن اضافه کردهاند و شما قادر خواهید بود آیتمهای مختلفی در طول بازی پیدا کرده و از آنها استفاده کنید همچنین در زمینه مبارزهها هم شاهد تجربه متنوعتری خواهیم بود جایی که میتوانید مثلا از تبر برای مبارزه استفاده کنید یا اینکه با دستان خالی به مصاف دشمنان بروید البته استفاده از قابلیتهای آترئوس هم یکی دیگر از مواردی است که تنوع بیشتری به مبارزههای بازی میدهد در صورتی که نسخههای پیشین این سری را تجربه کرده باشید قطعا میدانید که God of War همیشه گیمپلی سریعی داشته و طرفداران آن هم به کشتن دشمنان با ضربههای پشت سر هم و سریع عادت کردهاند این سرعت بالا در مبارزه را در نسخه جدید بازی نیز شاهد خواهیم بود اما این بار گیمر کنترل بیشتری روی ضربههای کریتوس خواهد داشت بر این اساس کوری بارلوگ کارگردان بازی تاکید زیادی داشته که تبر کریتوس که یک المان جدید در بازی محسوب میشود از همان ابتدا حس خوبی به مخاطب بدهد از طرف دیگر سپر کریتوس نیز المانی جدید در بازی است و به گفته سازندگان هدف از خلق تبر و سپر دادن حس و حالی وایکینگگونه به کریتوس بوده است با این حال تیم سازنده تمایلی به اینکه کریتوس همیشه یک سپر با خودش حمل کند هم نداشت در نتیجه کاری کرد که این سپر در مواقع نیاز ظاهر و پس از آن غیب شود جالب است بدانید که این ویژگی بازی در ابتدا با اعتراضهای زیادی از طرف خود سازندگان روبهرو بود اما بازخوردهای افرادی که شانس تجربه بازی را داشتند نسبت به آن بسیار مثبت بود و در نتیجه این سپر به بخش مهمی از بازی تبدیل شد کوری بارلوگ همچنین از همان ابتدا قصد داشت آترئوس را به شکلی طراحی کند که در مبارزهها از تیرکمان استفاده کند چرا که این ایده اولا جذاب بود و ثانیا کمک شایانی به تیم سازنده برای طراحی بهتر بازی میکرد از این نظر که اگر این شخصیت مثلا از شمشیر استفاده میکرد مجبور بود برای مبارزه با دشمنان به آنها نزدیک شود و این باعث میشد که مثلا در مسیر حرکت خود کریتوس قرار بگیرد و در واقع به یک موجود دست و پا گیر بدل شود در کل با اینکه مثلا کریتوس قادر به پرتاب تبر خود از راه دور است اما در اصل وی مبارزی است که از نزدیک حساب دشمنانش را میرسد و خب آترئوس هم مهارت زیادی در مبارزه از راه دور دارد و این دو به همین دلیل ترکیب خوبی ایجاد میکنند یکی دیگر از ویژگیهای گیمپلی بازی God of War این است که آترئوس در بازی یک کلید اختصاصی خواهد داشت به این صورت که درست است وی یک سری قابلیتها را به صورت خودکار اجرا کرده و با دشمنان مبارزه میکند اما وقتی شما از کلید مخصوص وی استفاده کنید شاهد بهره بردن آترئوس از یک سری قابلیت ویژه خواهید بود که میتوانند تاثیر زیادی در گیمپلی بازی داشته باشند به اعتقاد سازندگان این مساله و استفاده درست از آترئوس تاثیر زیادی در مبارزههای بازی خواهد داشت و بسیار تعیینکننده خواهد بود در واقع سازندگان اعلام کردهاند که آترئوس جدا از اینکه بار داستانی و احساسی خاصی به بازی میدهد شبیه به یک سلاح از مجموعه سلاحهای کریتوس نیز عمل میکند که استفاده درست از وی در مبارزهها میتواند بسیار حیاتی باشد مورد بعدی در رابطه با آترئوس این است که سازندگان تاکید زیادی روی این مساله داشتند که وی در نبردهای بازی فراموش نشده و تبدیل به یک موجود بهدردنخور نشود به همین دلیل هم به همان اندازه که آترئوس برای بقا در این جهان بیرحم به پدرش نیاز دارد کریتوس هم به کمک فرزندش نیاز خواهد داشت یکی از ویژگیهای نسخههای قبلی God of War صحنههای کلیدزنی بازی بود جایی که شما باید یک سری کلید را به صورت پشت سر هم میزدید تا کریتوس برخی کارها را انجام دهد حال در این نسخه نیز شاهد چنین صحنههای سینمایای خواهیم بود اما دیگر خبری از کلیدهای تصادفی نیست و کلیدی که باید بزنید دقیقا مربوط به همان عملی میشود که کریتوس در حال انجام دادن آن است این مساله به اعتقاد سازندگان باعث طبیعیتر شدن این صحنهها خواهد شد تغییر دیگر در بازی که از همان اولین ویدیوهای منتشرشده از گیمپلی بازی به وضوح دیده میشد نزدیکتر شدن دوربین بازی به کریتوس است سازندگان بازی اعلام کردهاند که این تغییر چالش خاصی برای خود آنها بهوجود آورده بود چرا که در این حالت دوربین زاویه دید کمی محدودتر میشود و مثلا دیدن دشمنانی که جثه بزرگتری دارند با این دوربین مشکلتر حس میشد اما از طرف دیگر زاویه دوربین جدید بازی باعث میشود که گیمر از نزدیک شاهد مبارزههای کریتوس با دشمنان باشد و حس و حال نبردهای خونین بازی بهتر به وی منتقل شوند بهعلاوه زاویه جدید دوربین بازی باعث میشود تا کریتوس دید محدودتری به پشت خودش داشته باشد و از این رو دشمنانی که از پشت به وی نزدیک میشوند میتوانند او را حسابی به دردسر بیندازند این مساله باعث خواهد شد تا بازی نسبت به قبل سختتر شده و عمق گیمپلی بازی افزایش پیدا کند آخرین مورد در رابطه با مبارزههای بازی هم اینکه در این نسخه قادر خواهید بود قسمتی از بدن دشمن را که میخواهید هدف قرار گرفته و به آن ضربه وارد کنید مثلا میتوانید ضربه خودتان را به سر دشمن بزنید یا اینکه بدن وی را هدف قرار دهید این مساله باعث میشود تا مبارزههای بازی از آن حالت کلیدزدنی صرف خارج شده و حس و حال واقعگرایانهتری داشته باشند بازی God of War در سال ۲۰۱۸ به صورت انحصاری برای پلی استیشن 4 منتشر خواهد شد تا زمان انتشار این بازی میتوانید با مقاله دفتر خاطرات از المپوس تا میدگارد با God of War مروری بر خاطراتتان از این مجموعه محبوب و قدیمی داشته باشید همچنین چندی پیش ۲ فروردین به عنوان تاریخ انتشار این بازی از طریق فروشگاه پلی استیشن فاش شد که البته سازندگان این تاریخ را تایید نکردهاند برای دیدن مطالب جذاب و داغ این لینک را لمس کنید ↓↓↓ 03':18'' 5505 0 Need For Speed جدید می خواهد شبیه Fast & Furious باشد کانال :دیجیاتو بیایید بدون مقدمه آغاز کنیم نید فور اسپید جدید فوق العاده به نظر می رسد دو نمایشی که از بازی در E3 2017 دیدیم به طرز بی نظیری هیجان انگیز بودند و برای حداقل چند دقیقه چشم مان را میخکوب خود کردند گرافیک بازی حقیقتا زیباست گیم پلی روان تر از همیشه به نظر می رسد و صدای موتور اتومبیل ها خون را در رگ هایمان به جوش آوردند اما این همان چیزهایی است که قبلا هم درباره نمایش های پیش از عرضه نید فور اسپید گفته ایم مگر نه و حداقل طی چند سال اخیر بارها و بارها ناامید شده ایم هر بار که نسخه ای جدید معرفی می شود با چشمانی پر از امید و ذوق از الکترونیک آرتز خواهش کردیم تا دست از آزمون و خطا با فرنچایز محبوب مان بردارد و همان چیزی را به ما بدهد که می خواهیم یک نید فور اسپید سریع و پر جنب و جوش نه داستان حیرت انگیزی لازم است و نه حتی بخش آنلاین اتومبیلی خوش دست هوش مصنوعی قدرتمند برای پلیس ها و یک نقشه بزرگ کافی است تا ساعت ها و ساعت ها در دنیای نید فور اسپید غرق شویم و دائما به دنبال شکست دادن شخصیت های کلیشه ای و به ظاهر شرور باشیم اما الکترونیک آرتز را نمی توانیم سرزنش کنیم که می خواست پا را از این فراتر بگذارد و نید فور اسپید را به Fast Furious دنیای بازی های ویدیویی تبدیل کند بعد از چندین نسخه اشتباه حالا می توان گفت که دیگر دوران آزمون و خطا برای الکترونیک آرتز به پایان رسیده و کمپانی ناشر آمریکایی تصمیم خودش را گرفته نید فور اسپید باید به Fast Furious دنیای گیم تبدیل شود Need For Speed Payback از هر منظری که به آن نگاه کنیم به سری فیلم های بلاک باستر سریع و خشن شباهت یافته از داستان آن که درباره انتقام جویی است بگیرید تا نمایش تعقیب و گریزی خطرناک با یک کامیون الکترونیک آرتز قبلا هم باNFS The Run چنین رویکردی را آزمایش کرده و نتیجه نهایی اصلا جالب نبود نید فور اسپید هیچ ابایی از نمایش تشابه اش به سریع و خشن ندارد و از این بابت باید سازندگانش را تحسین کرد اما نکته ای که می تواند آینده سری بازی را به خطر بیندازد این است که بازی های ویدیویی از اساس با فیلم هایی مانند سریع و خشن و سینماتیک عمیق آنها تفاوت دارند و البته فراموش نکنیم که الکترونیک آرتز قبلا هم با Need For Speed The Run چنین رویکردی را آزمایش کرده و نتیجه نهایی اصلا جالب نبود فیلمی مانند Fast Furious تنها به دو خاطر دو دلیل است که به چنین موفقیتی رسیده است نخست نمایش اتومبیل هایی لوکس به دوست داران فیلم و سینما که غالبا در رویایشان هم نمی توانند پشت آنها بنشینند و دوم استفاده از بازیگرهای محبوب و کاراکترهایی که به مرور زمان جای خود را در قلب بینندگان باز کرده اند نکته اول را که برای سالیان متمادی نه تنها در نید فور اسپید بلکه در تمام بازی های ریسینگ دیده ایم و نکته دوم همان چیزی است که می تواند لطمه ای اساسی به Payback وارد کند آخرین چیزی که طرفداران نید فور اسپید می خواهند لیستی بلند بالا از کاراکترهایی است که به سطحی ترین حالت ممکن شخصیت پردازی شده اند دائما مشغول صحبت های بی اهمیت درباره انتقام هستند و با ژست های مسخره و کلیشه ای پایشان را روی پدال گاز اتومبیل فشار می دهند نمایشی که از بازی دیدیم شامل ماموریت تعقیب یک کامیون حامل اتومبیلی گران قیمت بود که یکی از چند شخصیت اصلی بازی باید آن را می ربود این سکانس که ظاهرا به بخش های پایانی فصل دوم داستان تعلق دارد و بازی هنوز مشغول معرفی کاراکترهای مختلف به بازیکن است سبب می شود گیم پلی بیشتر به نسخه پنجم Grand Theft Auto شبیه باشد تا یکی از عناوین نید فور اسپید اما باز هم الهامات از Fast Furious غیرقابل چشم پوشی هستند و بعد دقیقا نوبت به یکی از همان لحظات نگران کننده ای می رسد که سبب می شود با عینک منفی نگری به Need For Speed Payback نگاه کنیم بازی های ریسینگ همواره به بازیکن اجازه داده اند تا با فشار یک یا چند دکمه زاویه دوربین را تغییر داده و به نوعی خودشان فضای سینماتیک را برای گیم پلی به وجود آورند اما در Payback هنگامی که شما یک اتومبیل را با برخوردی خفیف از جاده خارج یا واژگون می کنید کنترل اتومبیل به اجبار از دست تان خارج می شود و شاهد سینماتیکی اسلو موشن و 5 ثانیه ای هستید که معلق زدن اتومبیل دیگر روی آسفالت و سپس پرت شدن به صحرا را نمایش می دهد نید فور اسپید جدید گویی آنقدر درگیر داستان سرایی و سینماتیک شده که ممکن است گیم پلی را فدای همین دو مقوله کند چنین سکانس هایی قطعا سبب می شوند تا حس قدرت و سرعتی که از اتومبیل دریافت کرده اید را از دست بدهید مثل این می ماند که در میان نبردی حماسی با یکی از باس فایت های Dark Souls ناگهان یک کات سین به نمایش درآید علاوه بر این افرادی که دموی بازی را تجربه کرده اند می گویند تا زمانی که تمام اتومبیل هایی که در حال تعقیب تان هستند را واژگون نکنید قادر به گرفتن کامیون و اتمام ماموریت نیستید این طراحی مرحله به هیچ وجه سرگرم کننده به نظر نمی رسد در واقع همانطور که حدس می زنیم نید فور اسپید جدید گویی آنقدر درگیر داستان سرایی و سینماتیک شده که ممکن است گیم پلی را فدای همین دو مقوله کند علاوه بر این یکی از المان های مهم گیم پلی امکان سوییچ آنی میان کاراکترهای مختلف است بنابراین وقتی ماموریت یک نفر به پایان رسید می توانید به سراغ دیگری بروید و به همین شکل تجربه ای موازی از داستان هر یک داشته باشید چنین المان هایی اگرچه نشان می دهند که استودیوی Ghost Games سعی دارد از المان های موفق بازی های دیگر استفاده کند حتی اگر مربوط به سبکی کاملا متفاوت باشند اما ما را نگران می کند که نید فور اسپید چند وقتی است دچار بحران هویت شده و روز به روز بیشتر از ریشه های خود فاصله می گیرد این مسئله به خودی خود مشکلی ندارد صنعت بازی پیشرفت می کند و بازی ها هم پیشرفت می کنند اما تجربه نشان داده که توسعه دهندگان زیادی در مدرنیزه کردن فرنچایزهای قدیمی موفق نیستند و تنها برخی سربلند بیرون می آیند Need For Speed Payback می خواهد فرصتی برای ما گیمرها فراهم کند تا تجربه ای تعاملی و نه صرفا بصری از آنچه Fast Furious ارائه می دهد داشته باشیم اما در صنعتی که بازی هایی مانند فورتزا هورایزن 3 یا حتی The Crew به بازار آمده اند تنها به این فکر می کنیم که بسیاری دیگر از توسعه دهندگان بازی های ریسینگ رویکردی به مراتب بهتر داشته اند و هیچوقت نیاز به الهام گیری از FF هم احساس نشده است نید فور اسپید جدید برای موفقیت تنها به یک چیز نیاز دارد و آن چیزی نیست جز شخصیت پردازی بسیار عمیق اگر استودیوی Ghost Games نتواند شخصیت هایی باورپذیر خلق کند که گیمرها به آنها اهمیت بدهند می توان تضمین کرد که تجربه تلخ Need For Speed The Run یک بار دیگر تکرار خواهد شد و بعد از چند نسخه نه چندان موفقیت آمیز شاید الکترونیک آرتز دیگر عطای این فرنچایز محبوب را به لقایش بخشیده و تمرکزش را روی فرنچایزهای پرفروش تر معطوف کند البته شخصیت پردازی عمیق تر هم می تواند زیان های خاص خودش را به بار بیاورد اگر توسعه دهندگان بیش از حد روی داستان متمرکز شوند ممکن است به سرگرم کنندگی گیم پلی آسیب وارد کنند و عنوانی متوسط به دست مان برسانند متوجه هستید چه می گویم الهام گیری از FF احتمالا از اساس تصمیم اشتباهی بوده و با توجه به وعده هایی که داده شده اندکی بی توجهی چه به داستان و چه به گیم پلی می تواند زیان بار باشد و شاید اصلا نیازی نبود که Ghost Games خودش را به چنین مخمصه ای بیندازد نمی خواهیم بیش از حد بدبین باشیم اما الکترونیک خودش با بازی های بی کیفیتی که از سری نید فور اسپید روانه بازار کرده چنین ذهنیتی را به وجود آورده است قطعا هنوز زود است که بگوییم Payback محکوم به فنا است و با توجه به علاقه قلبی ای که به این سری داریم امیدواریم کاملا در اشتباه باشیم و Ghost Games با یک بازی بالانس و با کیفیت این اشتباه را به ما گوشزد کند خوشبختانه در نسل هشتم بازی های ویدیویی عناوین زیادی بوده اند که توانسته اند یک بار دیگر پس از سال ها جایشان را در صنعت بازی پیدا کنند و حتی سنت شکن ظاهر شوند دووم و ولفنشتاین ساده ترین مثال هایی هستند که به ذهنمان خطور می کند تنها می توانیم امیدوار باشیم که نید فور اسپید هم بالاخره از این بحران هویت و میان سالی جان سالم به در ببرد و به ترند تازه صنعت بازی بپیوندد