کتاب

جستجو

کتاب

ترتیب نمایش
پر بینندهپر امتیازجدیدترین
روزها
امروزهفته اخیرماه اخیرسال اخیرهمه روزها
صوت/ بی تو مهتاب شبی باز ازآن کوچه گذشتم
07':40''
62975 13
صوت/ بی تو مهتاب شبی باز ازآن کوچه گذشتم
کانال :
بی تو مهتاب شبی باز ازآن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدارتو لبریزشدازجام وجودم شدم آن عاشق دیوانه که بودم درنهانخانه جانم گل یاد تو درخشید باغ صدخاطره خندید عطر صد خاطره پیچید یادم آمد که شبی باهم ازآن کوچه گذشتیم پرگشودیم و درآن خلوت دلخواسته گشتیم ساعتی برلب آن جوی نشستیم تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت من همه محو تماشای نگاهت آسمان صاف وشب آرام بخت خندان وزمان رام خوشه ماه فروریخته درآب شاخه ها دست برآورده به مهتاب شب وصحرا وگل وسنگ همه دل داده به آواز شباهنگ یادم آید تو به من گفتی ازاین عشق حذر کن لحظه ای چند براین آب نظر کن آب آیینه عشق گذران است تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است باش فردا که دلت با دگران است تافراموش کنی چندی از این شهر سفر کن باتو گفتم حذر از عشق ندانم سفراز پیش توهرگز نتوانم روز اول که دل من به تمنای تو پرزد چون کبوتر لب بام تونشستم تو به من سنگ زدی من نرمیدم نگسستم باز گفتم که تو صیادی ومن آهوی دشتم تابه دام تو درافتم همه جاگشتم وگشتم حذراز عشق ندانم سفراز پیش توهرگز نتوانم اشکی از شاخه فرو ریخت مرغ شب ناله تلخی زدوبگریخت اشک در چشم تو لرزید ماه برعشق تو خندید یادم آید که دگر از توجوابی نشنیدم پای بردامن اندوه کشیدم نگسستم نرمیدم رفت در ظلمت شب آن شب وشبهای دگر هم نگرفتی دگراز عاشق آزرده خبرهم نکنی دیگراز آن کوچه گذر هم بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدارتو لبریزشدازجام وجودم شدم آن عاشق دیوانه که بودم درنهانخانه جانم گل یاد تو درخشید باغ صدخاطره خندید عطرصدخاطره پیچید یادم آمد که شبی باهم ازآن کوچه گذشتیم پرگشودیم ودرآن خلوت دلخواسته گشتیم ساعتی برلب آن جوی نشستیم تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت من همه محو تماشای نگاهت آسمان صاف وشب آرام بخت خندان وزمان رام خوشه ماه فروریخته درآب شاخه ها دست برآورده به مهتاب شب وصحرا وگل وسنگ همه دل داده به آواز شباهنگ یادم آید تو به من گفتی ازاین عشق حذر کن لحظه ای چند براین آب نظر کن آب آیینه عشق گذران است تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است باش فردا که دلت با دگران است تافراموش کنی چندی از این شهر سفر کن باتو گفتم حذر ازعشق ندانم سفراز پیش توهرگز نتوانم روز اول که دل من به تمنای تو پرزد چون کبوتر لب بام تونشستم تو به من سنگ زدی من نرمیدم نگسستم باز گفتم که تو صیادی ومن آهوی دشتم تابه دام تو درافتم همه جاگشتم وگشتم حذراز عشق ندانم سفراز پیش توهرگز نتوانم اشکی از شاخه فرو ریخت مرغ شب ناله تلخی زدوبگریخت اشک در چشم تو لرزید ماه برعشق تو خندید یادم آید که دگراز توجوابی نشنیدم پای بردامن اندوه کشیدم نگسستم نرمیدم رفت در ظلمت شب آن شب وشبهای دگر هم نگرفتی دگر ازعاشق آزرده خبرهم نکنی دیگراز آن کوچه گذرهم بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم فریدون مشیری
صوت/ گل پامچال بیرون بیا فصل بهاره
05':28''
30640 9
صوت/ گل پامچال بیرون بیا فصل بهاره
کانال :
گل پامچال بیرون بیا فصل بهاره عزیز موقع کاره شکوفانه غنچه وا شده غنچه وا شده بلبل سرداره عزیز موقع کاره بیا بریم نغمه بخوانیم دانه بناشنیم عزیز موقع کاره بیا بریم نغمه بخوانیم دانه بناشنیم فصل بهاره شب مهتاب شب مهتاب آیم و آیم ای جان دلبر عزیزم ای جان دلبر به قربونت چشم ایوونت نازنین دلبر ای جان دلبر شاعر ایرج دهقان خواننده بیژن بیژنی
گاهی نمی شود که نمی شود
02':27''
29922 9
گاهی نمی شود که نمی شود
کانال :
سالروز کوچ ابدی قیصر است و به یادش شعری از او می شنویم و می خوانیم گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود گاهی بساط عیش خودش جور میشود گاهی دگر تهیه بدستور میشود گه جور میشود خود آن بی مقدمه گه با دو صد مقدمه ناجور میشود گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود گاهی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست گاهی تمام شهر گدای تو میشود گاهی برای خنده دلم تنگ میشود گاهی دلم تراشه ای از سنگ میشود گاهی تمام آبی این آسمان ما یکباره تیره گشته و بی رنگ میشود گاهی نفس به تیزی شمشیر میشود از هرچه زندگیست دلت سیر میشود گویی به خواب بود جوانی مان گذشت گاهی چه زود فرصتمان دیر میشود کاری ندارم کجایی چه میکنی بی عشق سر مکن که دلت پیر میشود
من از عهد آدم تو را دوست دارم
01':02''
25454 1
من از عهد آدم تو را دوست دارم
کانال :
من از عهد آدم تو را دوست دارم از آغاز عالم تو را دوست دارم چه شب‌ها من و آسمان تا دم صبح سرودیم نم‌نم تو را دوست دارم نه خطی نه خالی نه خواب و خیالی من ای حس مبهم تو را دوست دارم سلامی صمیمی‌تر از غم ندیدم به اندازه‌ی غم تو را دوست دارم بیا تا صدا از دل سنگ خیزد بگوییم با هم تو را دوست دارم جهان یک دهان شد هم‌آواز با ما تو را دوست دارم تو را دوست دارم قیصر امین پور صدا حبیب قاضی عسگر
صوت/ شعر شنیدنی- اگر داغ دل بود ما دیده‌ایم
04':25''
25017 14
صوت/ شعر شنیدنی- اگر داغ دل بود ما دیده‌ایم
کانال :
سراپا اگر زرد پژمرده ایم ولی دل به پاییز نسپرده ایم چو گلدان خالی لب پنجره پر از خاطرات ترک خورده ایم اگر داغ دل بود ما دیده ایم اگر خون دل بود ما خورده ایم اگر دل دلیل است آورده ایم اگر داغ شرط است ما برده ایم اگر دشنه ی دشمنان گردنیم اگر خنجر دوستان گرده ایم گواهی بخواهید اینک گواه همین زخمهایی که نشمرده ایم دلی سربلند و سری سر به زیر از این دست عمری به سر برده ایم قیصر امین پور
صوت/ داستان شنیدنی «زینت و مک لوهان» با صدای احسان عبدی پور
26':08''
23672 20
صوت/ داستان شنیدنی «زینت و مک لوهان» با صدای احسان عبدی پور
کانال :
ناملیک احسان عبدی‌پور کارگردان فیلم‌های تنهای تنهای تنها و پاپ و آه ای عبدالحلیم که اولی در سال 92 جایزه‌ی ویژه‌ی فیلم‌اولی‌های جشن خانه‌ی سینما را برد و دوتای آخر هنوز شانس اکران پیدا نکرده‌اند احسان در این برنامه داستانی می‌خواند که در جنوب می‌گذرد و زمان جام‌جهانی 2014 برزیل انتخاب از پادکست هزارتو
جواب خنده‌دار هوشنگ ابتهاج به سؤال «مخاطب شعرهای شما کیست؟»
00':44''
20760 8
جواب خنده‌دار هوشنگ ابتهاج به سؤال «مخاطب شعرهای شما کیست؟»
کانال :
جواب جالب هوشنگ ابتهاج را به سوال مخاطب شعر شما کیست ببینید
شعر بوسه با صدای استاد هوشنگ ابتهاج
04':09''
19945 8
شعر بوسه با صدای استاد هوشنگ ابتهاج
کانال :
گفتمش شیرین‌ترین آواز چیست چشم غمگینش به‌رویم خیره ماند قطره‌قطره اشکش از مژگان چکید لرزه افتادش به گیسوی بلند زیر لب غمناک خواند نالۀ زنجیرها بر دست من گفتمش آنگه که از هم بگسلند خندۀ تلخی به لب آورد و گفت آرزویی دلکش است اما دریغ بخت شورم ره برین امید بست و آن طلایی زورق خورشید را صخره‌های ساحل مغرب شکست من به‌خود لرزیدم از دردی که تلخ در دل من با دل او می‌گریست گفتمش بنگر درین دریای کور چشم هر اختر چراغ زورقی ست سر به سوی آسمان برداشت گفت چشم هر اختر چراغ زورقی‌ست لیکن این شب نیز دریایی‌ست ژرف ای دریغا شبروان کز نیمه‌راه می‌کشد افسون شب در خوابشان گفتمش فانوس ماه می‌دهد از چشم بیداری نشان گفت اما در شبی این‌گونه گنگ هیچ آوایی نمی‌آید به‌گوش گفتمش اما دل من می‌تپید گوش کن اینک صدای پای دوست گفت این افسوس در این دام مرگ باز صید تازه‌ای را می‌برند این صدای پای اوست گریه‌ای افتاد در من بی‌امان در میان اشک‌ها پرسیدمش خوش‌ترین لبخند چیست شعله‌ای در چشم تاریکش شکفت جوش خون در گونه‌اش آتش فشاند گفت لبخندی که عشق سربلند وقت مردن بر لب مردان نشاندمن زجا برخاستم بوسیدمش هوشنگ ابتهاج
صوت/ شعر شنیدنی- صدای دیدار با دکلمه «خسرو شکیبایی»
03':28''
18459 8
صوت/ شعر شنیدنی- صدای دیدار با دکلمه «خسرو شکیبایی»
کانال :
ماه بالای سر آبادی است اهل آبادی در خواب روی این مهتابی خشت غربت را می بویم باغ همسایه چراغش روشن من چراغم خاموش ماه تابیده به بشقاب خیار به لب کوزه آب غوک ها می خوانند مرغ حق هم گاهی کوه نزدیک من است پشت افراها سنجد ها وبیابان پیداست سنگ ها پیدا نیست گلچه ها پیدا نیست سایه هایی از دور مثل تنهایی آب مثل آواز خدا پیداست نیمه شب باید باشد دب کبر آن است دو وجب بالاتر از بام آسمان آبی نیست روز آبی بود یاد من باشد فردا بروم باغ حسن گوجه و قیسی بخرم یاد من باشد فردا لب سلخ طرحی از بزها بردارم طرحی از جارو ها سایه هاشان در آب یاد من باشد هر چه پروانه که می افتد در آب زود از آب درآرم یاد من باشد کاری نکنم که به قانون زمین بر بخورد یاد من باشد فردا لب جوی حوله ام را هم با چوبه بشویم یادمن باشد تنها هستم ماه بالای سر تنهایی است سهراب سپهری
صوت/ داستان شنیدنی- «هزار و یک شب» قسمت سی و دوم
30':33''
17913 5
صوت/ داستان شنیدنی- «هزار و یک شب» قسمت سی و دوم
کانال :
هزار و یک شب مجموعه‌ای از داستان‌های افسانه‌ای قدیمی عربی ایرانی و هندی است که به زبان‌های متعددی منتشر شده‌است اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد و داستان‌های آن را از ریشهٔ ایرانی دانسته‌اند که تحت تاثیر آثار هندی و عربی بوده‌است اینکه داستان‌های هزار و یک شب مشخص و روشن باشند و تعداد آن‌ها دقیقا هزار و یک باشد چندان واقعی به نظر نمی‌رسد اما داستان‌های زیادی زیر نام هزار و یک شب نوشته شده‌است به‌گفته علی‌اصغر حکمت این کتاب پیش از دوره هخامنشی در هند به وجود آمده و قبل از حمله اسکندر به فارسی پهلوی ترجمه شده و در قرن سوم هجری زمانی که بغداد مرکز علم و ادب بود از پهلوی به عربی برگردانده شده‌است اصل پهلوی کتاب ظاهرا از زمانی که به عربی ترجمه شده از میان رفته‌است او دلیل آنکه کتاب پیش از اسکندر به فارسی درآمده را به مروج‌الذهب مسعودی متوفی به سال ۳۴۶ ه ق و الفهرست ابن ندیم متوفی به سال ۳۸۵ ه ق مراجعه می‌دهد و سپس با اشاراتی به مشابهت هزار و یک شب با کتاب استر تورات استدلال می‌کند که هر دو کتاب در یک زمان و پیش از حمله اسکندر نوشته شده‌اند و ریشه واحد دارند هزار افسان وقتی به عربی ترجمه شده نخست الف خرافه و سپس الف لیله خوانده شده و چنانکه حکمت می‌گوید در زمان خلفای فاطمی مصر به صورت الف لیلة و لیله هزار شب و یک شب در آمده‌است در سال ۱۲۵۹ هجری قمری در زمان محمد شاه به دست عبداللطیف طسوجی به فارسی ترجمه شده این کتاب دارای ارزش تاریخی است اما در کل یک سوم کتاب اصلی را هم شامل نمی شود و میرزا محمد علی سروش اصفهانی اشعاری به فارسی برای داستان‌های آن سروده‌است که تا زمان ناصرالدین شاه ادامه داشته‌است قسمت قبل
صوت/ ۴۰ قاعده شمس تبریزی برای زندگی بهتر از کتاب ملت عشق (قسمت اول)
12':04''
15129 8
صوت/ ۴۰ قاعده شمس تبریزی برای زندگی بهتر از کتاب ملت عشق (قسمت اول)
کانال :
۴۰ قاعده شمس تبریزی از کتاب ملت عشق در تعطیلات عید نوروز تصمیم گرفتم یک کتاب غیر تخصصی بخوانم و فکر کردم یک رمان مناسب است برای همین سراغ ملت عشق رفتم البته نام اصلی این کتاب۴۰ قانون عشق است که در ایران با این نام منتشر شده است این کتاب به سرگذشت شمس تبریزی و آشنایی او با مولانا می پردازد و در کنار داستان اصلی یک خط داستانی موازی درباره آشنایی نویسنده خیالی این کتاب با ویراستار قرار دارد جدا از جذابیت داستان در هر قسمت شمس یکی از قاعده های صوفی گری و صوفیان را بازگو می‌کند گوینده مرتضی حسین اهلو
صوت/ داستان بردار کردن حسنک وزیر با صدای «محمود دولت‌آبادی»
10':38''
14775 3
صوت/ داستان بردار کردن حسنک وزیر با صدای «محمود دولت‌آبادی»
کانال :
بخشی از داستان بر دار کردن حسنک وزیر با صدای محمود دولت‌آبادی از کتاب صوتی وزیری امیر حسنک اول آبان روز ابوالفضل بیهقی نویسنده کتاب درخشان تاریخ بیهقی است
چطور داستان کوتاه بنویسیم؟
04':14''
14675 13
چطور داستان کوتاه بنویسیم؟
کانال :
داستان چه کوتاه و چه بلند از لابلای تفکر و نوع نگاه نویسنده اش به مسائل پیرامونش سرچشمه می گیرد و این نه تنها تعریفی برای خلق یک داستان که تعریفی برای خلق هر اثر هنری است یادآوری اول به خودم باید متذکر شوم که من برای چه چیزی داستان می نویسم آیا هدف من از داستان نوشتن صرفا نوشتن برای خودم است و یا اینکه قصد و نیتم از نویسش آن است که دیگران نیز داستان من را بخوانند اگر فقط برای خودم به هر دلیلی داستان می نویسم این یادآوری هیچ کمکی به من نمی کند اما اگر قصد دارم تا داستانی کم عیب و نقص بنویسم تا دیگران هم آن را خوانده و از آن لذت ببرند باید نکاتی را حتما رعایت کنم اینکه گفتم داستانی کم عیب و نقص از این روی است که برترین داستان های دنیا و حتی شاهکارهای ادبی هم به گونه ای دچار عیب هستند و داستانی مقبول تر و مورد پسند تر است که از عیب و نقص کمتری برخوردار باشد حرفی برای گفتن دارم قبل از اینکه شروع به نوشتن داستان کنم ابتدا باید تکلیفم را با خودم روشن کنم که آیا حرفی برای گفتن دارم آیا می توانم چیزی را روایت کنم که به درد دیگران بخورد آیا انقدر از قدرتی خلق و ایجاد برخوردار هستم تا آنچه را که در ذهن دارم به روی کاغذ بیاورم آیا آنقدر تجربه دارم که بتوانم آنها را برای دیگران به نگارش در بیاورم وقتی توانستم به اینگونه سئوال ها پاسخی در خور دهم آنگاه می توانم شروع کنم به نوشتن یک داستان دایره واژگانی نویسنده خوب نویسنده ای است که از تعداد لغات بیشتری در نوشته اش استفاده کند به تعبیر دیگر در نوشته اینجا منظور داستان است باید از لغات تکراری اجتناب کرد و برای تنوع و ایجاد تصویرهای بدیع و تازه از لغات بیشتر و بعضا به جای تکرارها از مترادف ها و هم خانواده ها استفاده کرد برای این منظور نویسنده اثر می بایست از مطالعات قبلی زیادی بهره گرفته باشد نویسنده همواره باید بخواند و بخواند داستان شعر روزنامه و مجله و حتی دیدن فیلم و شنیدن موسیقی به افزایش محدوده دایره واژگانی یک نویسنده کمک فراوانی می کند کسب تجربه به هر حال هر نویسنده ای در داستانش موقعیتی را به خواننده نشان می دهد پس باید یا خود این موقعیت را تجربه کرده باشد و یا اینکه از تجربه دیگران برای شرح و بسط آن موقعیت مطلع باشد برای این کار باید به همه تجربه هایی که از بدو تولد با آنها برخورد داشته باشد با دید یک روایتگر دست به یاد آوری بزند و در کنار آن همواره با مردم و دنیای اطرافش در تعامل باشد به نوع نگاه اطرافیان به موضوعات مختلف دقیق شود در سیر تحول مسائل پیرامونی مطالعه کند و در نوشتن داستان هایی که نیاز به تصویر کشیدن تجربیاتی دارد که تخصیی هستند یا مربوط به قومی دیگر و یا جنسیتی دیگر هستند نویسنده باید اطلاعات کاملی را پیرامون آن موضوع از طرق مختلف بدست بیاورد این بدست آوردن اطلاعات می تواند از راههایی نظیر خواندن کتابها و جزوات و متون مربوطه باشد و یا گفتگو با آدم هایی که بر آن موضوع ات تسلط کافی دارند و در آن صاحب نظر و یا صاحب تجربه هستند انتخاب زبان و لحن مناسب برای نوشتن یک داستان باید توجه داشت که لحن مناسب فضای داستان استفاده کرد باید طوری داستان را نوشت که اولا زبان روایتگر با موضوع داستان و صحنه و مکان ها همخوانی داشته باشد و از طرفی انتخاب زبان روایت برای خواننده از پیچیدگی های گمراه کننده برخوردار نباشد در حقیقت ضمن آنکه باید توجه کرد که لحن با فضای کلی و فضاهای مقطعی ناهمگونی کلامی نداشته باشد همچنین باید در نظر داشت که تکلف های بیجا خواننده اثر را به دردسر نیاندازد اگر داستان برای مخاطبان عام نوشته می شود سادگی و روانی زبان و لحن از نقاط قوت آن نوشته خواهد بود زمان ها و مکان ها در ابتدا باید توجه کرد که نوشته قرار است در چه زمان ها و چه مکان هایی رخ دهد بر همین اساس باید توجه کرد که جملات دراری فعلهایی باشند که روایتگر زمان مورد نظر نویسنده باشند داستان باید در زمانی و یا زمان هایی روایت شود که شخصیت و یا شخصیت های داستان در آن حضور دارند کما اینکه می توان برای جذاب شدن داستان از تو رفتگی های زمانی هم بهره برد اما باید توجه داشت که افعال با زمانی که در حال روایت است همخوانی نگارشی و مکانی نیز داشته باشد تصویر سازی ها نیز باید با نوع نمایش و مواجهه با مکان ها نیز همخوانی داشته باشد راوی روایتگر یک داستان راوی آن است نویسنده باید فکر کند که چه کسی قرار است داستان را روایت کند بر اساس اینکه چه کسی داستان را روایت می کند باید از نوع نگارش مخصوص به آن هم بهره گرفت اگر داستان را سوم شخص روایت می کند تمامی فضا سازی ها از دید سوم شخص است و اگر اول شخص بیان کننده و پیش برنده داستان است باید نوع تعاریف و تصویر سازی ها منطبق با دید اول سشخص باشد هرکدام از این موضوعات نوع نگاه منحصر به خودش را می طلبد که من به عنوان نویسنده داستان باید آن را در نظر بگیرم البته داستان هایی نیز وجود دارند که هم توسط اول شخص و هم توسط سوم شخص روایت می شوند که این به هنر نویسنده در بکار گیری جملات و زمان سازی ها و مکان سازی ها و تصویرسازی ها برمی گردد عناصر و اجزاء برای نوشتن یک داستان باید عناصر و اجزای درگیر در داستان را از ابتدا در نظر بگیریم و به مرور و با توجه به پیشرفت داستان آن را با چینشی مناسب و منطقی وارد داستان کنیم این عناصر و اجزا شامل اجسام موقعیت ها و مکان ها و همچنین شخصیت های مختلف هستند داستانی موفق خواهد بود که ورود عناصر و اجزا در داستان به صورتی هوشمندانه و با برنامه ریزی همراه باشد شروع داستان شروع داستان مهمترین بخش داستان است داستان های درخشان معمولا شروعی درخشان داشته اند باید از تصویرسازی های بدیع و روح نواز برای شروع داستان استفاده کنیم یک گره اساسی که خواننده را تا آخر داستان درگیر خود کند و یا یک گفت و شنود استثنایی از عواملی است که خواننده را به پیگیری داستان ترغیب می کند پس هر چه انرژی دارید در ابتدای داستان به کار بگیرید تا خواننده را از همان ابتدا به داستانتان جذب کنید گره و گره گشایی اصولا خوانندگان داستان می خوانند تا با چیزی آشنا شوند که تا کنون نسبت به آن اطلاعی نداشته اند و یا اینکه داستانی را می خوانند که در آن بتوانند به فکر کردن بپردازند ایجاد گره و گره گشایی به موقع در داستان لذت خواندن را به خواننده القاء می کند البته باید توجه داشت که گره ها در خدمت داستان باشند و گره گشایی ها نیز در زمان و مکان مناسب انجام شود به عبارت دیگر داستانی موفق است که معمایی هایی را در ذهن خواننده ایجاد کند این نکته باعث می شود تا خواننده برای ادامه داستان حدس هایی بزند حال ممکن است حدس هایش درست از آب در بیاید و یا نیاید ایجاز داستانی موفق است که از اطاله کلام خودداری کند برای این منظور من نویسنده باید تمام خلاقیتم را برای ایجاز و خلاصه گویی مناسب و موفق به کار بگیرم ایجاز به ضرب آهنگ حرکتی داستان کمک می کند البته باید توجه داشت ضرباهنگ داستان نه باید تند باشد و نه کند بلکه روند توالی اتفاق های داستان باید از ضرباهنگی مناسب و متناسب برخوردار باشد نه خواننده را در پیگیری خسته کند و نه اینکه آنچنان تند باشد که خواننده اصلا متوجه رویدادها نشود پایان همانگونه که شروع داستان مهم است پایان آن نیز اهمیت فوق العاده ای برخوردار است اینکه برخی اعتقاد دارند پایان داستان باید خلاصه باشد را زیاد قبول ندارم اما به این اعتقاد دارم که ایان داستان باید در خدمت اتفاقات داستان باشد حال این نویسنده است که باید تصمیم بگیر پایان داستانش را خلاصه و مفید عرضه کند و یا طولانی و با تصویرسازی های زیاد یادآوری دوم همواره بعد از نوشتن داستان باید داستان را دوباره و چند باره خواند مطمئنا بعد از پایان گرفتن نوشتن داستان با خواندن مجدد آن به نکاتی برمی خورم که باید اصلاح شود این اصلاحات باید در خدمت داستان باشد گاهی نیاز است جملات را حذف کرد گاهی باید جملاتی را به داستان اضافه کرد و گاهی نیز نیاز است افعال و جملات را ویرایش کرد داستان موفق داستانی است که دوباره خوانی شده و ضعفهایش برطرف گردد تذکر در پایان باید متذکر شوم این نوشته برگرفته از هیچ مقاله و یا متن خاصی نیست بلکه یادآوری های بنده از اساتید گرانقدرم در کلاس های قصه نویسی و متن هایی است که به صورت پراکنده مطالعه کرده ام قطعا این نوشته راهنمایی دقیق برای نوشتن داستان نیست بلکه راهنمایی است کلی که می تواند در نوشتن یک داستان تا حدودی موثر باشد
پشت دریاها شهری ست
03':08''
13352 0
پشت دریاها شهری ست
کانال :
قایقی خواهم ساخت قایقی خواهم ساخت خواهم انداخت به آب دور خواهم شد از این خاک غریب که در آن هیچ‌کسی نیست که در بیشه عشق قهرمانان را بیدار کند قایق از تور تهی و دل از آرزوی مروارید هم‌چنان خواهم راند نه به آبی‌ها دل خواهم بست نه به دریا-پریانی که سر از خاک به در می‌آرند و در آن تابش تنهایی ماهی‌گیران می‌فشانند فسون از سر گیسوهاشان هم‌چنان خواهم راند هم‌چنان خواهم خواند دور باید شد دور مرد آن شهر اساطیر نداشت زن آن شهر به سرشاری یک خوشه انگور نبود هیچ آیینه تالاری سرخوشی‌ها را تکرار نکرد چاله آبی حتی مشعلی را ننمود دور باید شد دور شب سرودش را خواند نوبت پنجره‌هاست هم‌چنان خواهم خواند هم‌چنان خواهم راند پشت دریاها شهری است که در آن پنجره‌ها رو به تجلی باز است بام‌ها جای کبوترهایی است که به فواره هوش بشری می‌نگرند دست هر کودک ده ساله شهر خانه معرفتی است مردم شهر به یک چینه چنان می‌نگرند که به یک شعله به یک خواب لطیف خاک موسیقی احساس تو را می‌شنود و صدای پر مرغان اساطیر می‌آید در باد پشت دریاها شهری است که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است شاعران وارث آب و خرد و روشنی‌اند پشت دریاها شهری است قایقی باید ساخت سهراب سپهری دکلمه بانو الهه فاخته شاعر معاصر که کتابهای شعر بسیاری نوشته است اما جز شاعرانیست که نتوانستند همه را چاپ کنند کتاب خود را که بخش اول یک منظومه شعر عاشقانه عارفانه است را به چاپ رسانید
صوت/ شعر «باران ببار» از شمس لنگرودی
04':26''
12878 1
صوت/ شعر «باران ببار» از شمس لنگرودی
کانال :
باران ببار ببار و خیابان ها را غرق کن بر سر این چهار راه در انتظار نوحیم باران ببار و تنگ حوصلگی مکن آب اگر از سر نگذشته باشد کشتی نوح نخواهد رسید نوح خواهد آمد و کبوترش را بر میدان ها و اداره های دفن شده در توفان رها خواهد کرد تا بر نک بانک ها بنشیند و از رستگاری خبر آورد قدری شتاب کن باران ببین دلال های چوب چه گونه بر هر سویی می دوند و عرق می ریزند باران ببار و خیابان ها را غرق کن و فقط لامپ ها را نپوشان که چهره ی نوح را ببینیم ما از جماعت کشتی فقط ابلیس را می شناسیم شعر شمس لنگرودی خواننده مسیح محقق
صوت/ ۴۰ قاعده شمس تبریزی برای زندگی بهتر از کتاب ملت عشق (قسمت دوم)
07':04''
11215 3
صوت/ ۴۰ قاعده شمس تبریزی برای زندگی بهتر از کتاب ملت عشق (قسمت دوم)
کانال :
در قسمت قبلی به ۲۰ قانون ابتدایی ۴۰ قاعده شمس تبریزی ار کتاب ملت عشق پرداختیم و گفتیم این قواعد دنیای صوفی گری در دنیای امروزه و در سبک زندگی افراد موفق و کارآفرین هم جایگاه خودشو دارد در قسمت دوم ۲۰ قانون دیگر را بازگو می‌کنیم
هرگز حافظ را این گونه نخوانده و حس نکرده‌اید!
04':19''
10321 16
هرگز حافظ را این گونه نخوانده و حس نکرده‌اید!
کانال :
رشید کاکاوند در برنامه کتاب باز از شگفتی های شعر حافظ شیرازی میگوید از دست ندهید
«رضا امیرخانی»در کتاب‌باز؛ نویسنده‌ای که صف طولانی کتابش همه را متعجب کرد!
37':08''
10317 14
«رضا امیرخانی»در کتاب‌باز؛ نویسنده‌ای که صف طولانی کتابش همه را متعجب کرد!
کانال :
شبکه نسیم مصاحبه کتاب باز با رضا امیرخانی نویسنده‌ای که صف طولانی کتابش همه را متعجب کرد
قصه امشب؛ «پپا پیگ» و ماجراجویی دیگر
04':30''
8049 2
قصه امشب؛ «پپا پیگ» و ماجراجویی دیگر
کانال :
کلیپو در این قسمت از مجموعه داستانی پپا پیگ بابا خوکه که روز کاری را با روز تعطیل اشتباه گرفته است بالاخره سر کار می رود و باقی اعضای خانواده نیز هر کدام مشغول به کار خود می شوند تا در نهایت بتوانند باقی ساعات روز را در کنار خانواده خود بگذرانند با ما در تماشای این داستان کوتاه همراه باشید و از این مجموعه لذت ببرید با دانلود قصه های کوتاه و آموزنده از کانال قصه شب همواره از دیدن آنها لذت ببرید
عاشقانه «شب های روشن»؛ قسمت پنجم و آخر
23':27''
7844 1
عاشقانه «شب های روشن»؛ قسمت پنجم و آخر
کانال :
شب‌های روشن داستان زندگی دو انسان تنهاست که در گیر و دار زمان بر سر راه یکدیگر سبز می شوند و این کتاب داستان کوتاهی ست نوشتهٔ فیودور داستایفسکی نویسندهٔ مشهور و تأثیرگذار روسی که در سال ۱۸۴۸ آن را به رشته تحریر درآورده فیلمی با برداشت آزاد از این اثر به قلم سعید عقیقی به صورت فیلمنامه نگاشته شده و با کارگردانی سعید عقیقی در سال 1381 ساخته شده است که برای شما مخاطبان عزیز هر شب در همین ساعت به نمایش میگذاریم امیدواریم از دیدن آن لذت ببرید قسمت قبل فیلم هایی که به اقتباس از کتاب ها نوشته شده اند
«بیایید از عشق صحبت کنیم» با صدای قیصر امین پور
01':47''
7801 8
«بیایید از عشق صحبت کنیم» با صدای قیصر امین پور
کانال :
قیصر شعر ایران یک دانه بود وحالا که آبان از راه رسیده یعنی ماه کوچ قیصر شعر پارسی از این جهان فرا رسیده است به یادش یکی از اشعار دلنشین او را با صدای خوب و گرمش می شنویم