بینوایان
بینوایان ( قسمت اول ) فانتین مادر کوزت که بعد از به دنیا آمدن دخترش همسرش را از دست داده بود تصمیم گرفت کوزت را به خانواده تناردیه بسپارد بینوایان ( قسمت آخر ) با کمک پیر مرد ژان در روستا به کار باغبانی مشغول شد و کوزت وارد مدرسه شبانه روزی شد و برای همیشه از دست ژاور نجات پیدا کردند بینوایان ( قسمت دوم ) فانتین که از اوضاع بد کوزت بی خبر بود تمام پولی که با زحمت بدست می آورد را برای خانواده تناردیه می فرستاد