«جایگاهی که آدم باید در جامعه داشته باشه چی یه؟ منظورتون امتیازاتی یه که با پول و تحصیل می شه به دست آورد دیگه. در حالی که آدم های دست به دهن و بی سواد زندگی شونو از راه کار یدی تامین می کنن. می خوام ببینم من چرا باید فرق داشته باشم ؟ این چیزیه که من سر در نمی آرم؟» سوالی که یک پسر از پدرش می پرسد دستمایه داستانی جذاب از انتوان چخوف است. این پسر با زندگی خود چه می کند؟ راه مورد علاقه پدر را ادامه می دهد و در ادارات دولتی و کارهای اداری مشغول می شود و یا به دنبال چیزی که فکر می کند درست است رو راه مخصوص خودش است می رود؟ در این جا کتاب زندگی من از چخوف را می شنوید. آنتون پاولوویچ چخوف (1860-1904) پزشک، داستان نویس و نمایشنامه نویس برجسته روس که در مدت زمان عمر کوتاهش بیش از 700 اثر ادبی داشته و او را مهمترین داستان کوتاه نویس می شمارند و در زمینه نمایشنامه نویسی آثار بسیار برجسته ای از خود بر جای گذاشته است ، وی را پس از شکسپیر بزرگترین نمایشنامه نویس می دانند. از برخی آثار او می توان به هنگام سحر، داستان ملال انگیز، مرغ دریایی ، دایی وانیا و باغ آلبالو نیز اشاره کرد .