عصر بخیر عزیزان. یک آهنگ قدیمی از بابک جهانبخش بشنوید با نام «می دونم». متن ترانه میدونم تنگه غروبه با خــودت تنها نشستی میدونم بروی قلبت همه ی درار و بســـتی میدونم مثه یه سایه تو رو تنـJها نمی زاره اون غــم تلـــخ جدایی که حالا مثه یه یاره میدونم رو آئینه ی قلــب کوچیکت پـــر از غبــــار غـصــه میدونم که پاکی عشق پیش تو رنگشو باخته شده قصه میدونم تنگه غروبه با خــودت تنها نشستی میدونم بروی قلبت همه ی درار و بســـتی میدونم مثه یه سایه تو رو تنـJها نمی زاره اون غــم تلـــخ جدایی که حالا مثه یه یاره میدونم حرمت عشــق و دیگه هیشـکی نمیدونه جـــور میشه صـــدتا بهونه وقتی که میخواد نمونه امــا این بازیه عشق گاهی تلـــخ ِ گاهی شیرین از میـــــون ِ رهگذرها یکی هست اون یاره دیرین میدونم رو آئینه ی قلـــب کوچیکت پــر از غبــــار غـصــه میدونم که پاکی عشق پیش تو رنگشو باخته شده قصه توی این شهر دورنگی پر از قـلبای سنــگی کلــــید قــــلب طــلاتو نسپری دسـت زرنگی اما اون خدای ِخوبی میشناسه قلب گلت رو یروزی برات میاره مـــرهــــم زخــــم دلت رو میدونم رو آئینه ی قلـــب کوچیکت پــر از غبــــار غـصــه میدونم که پاکی عشق پیش تو رنگشو باخته شده قص






















