ابوالفضل و همسرش در دورهای حتی بهعنوان نگهبان کارخانه به یک کارخانه میروند، اما در یک شب که هوا بسیار سرد بود نخستین فرزند آنها بسیار دچار ضعف میشود و این زوج جوان که تجربهای از فرزندداری نداشتند بسیار دستپاچه میشوند. ابوالفضل پس از آن اتفاقات همچنان تلاش میکند تا وضعیت زندگی خود و خانوادهاش را ارتقا دهد و تلاشهای او باعث شد که او امروز صاحب کارخانه چاپ پرچم در مقیاسی بسیار وسیع باشد. در پایان برنامه پدر و مادر و فرزندان ابوالفضل به میهمانان اضافه می شوند.