باز کن پنجره ها را که نسیم روز میلاد اقاقی ها را جشن می گیرد.... و بهار روی هر شاخه کنار هر برگ شمع روشن کرده است..... همه ی چلچله ها برگشتند و طراوت را فریاد زدند...خاک جان یافته است.... تو چرا سنگ شدی؟ چرا این همه دل تنگ شدی؟ باز کن پنجره را و بهاران را باور کن.......