گر خوب شود اگر که بد هم بد نیست حاجت دهدت یا ندهد هم بد نیست چون بعد رضـا نهم امام است جــواد هشتت گرو نه بشود هم بد نیست د ر سوگ شهادت امامی داغداریم که بیست و پنج سال، خورشید را به خجلت وا داشت، بیست و پنج بهار را رویاند و شکوفاند، و خود، فروزان تر از خورشید، تابید و درخشید. آنکه سخاوت باران را داشت، و کرامت دریا را، و زلالی آب را. آنکه « جود »، قطره ای بود در پیشانی بلندش و « علم »، غنچه ای بود، از گلستان وجودش و « حلم »، گوهری بود از گنجینه فضایلش. جــواد بود، تقـی بود، منتخب و مرتضی بود، فرزند رضــا بود و راضـی به قضـا بود. خورشید فروزان امام جواد، که حسدبرانگیز بود، در بغداد غروب کرد، آن هم با دسیسه خلیفه و همدستی امّ الفضل و در نهایت ناجوانمردی و عداوت. آه ... که این زهر جفا، چه جگرهایی را از آل رسول(ص) دریده و سوخته است و چه غم هایی بر دوش و دل شیعه نهاده است. سرانجام، آن خورشید فروزان و حجت الهی، تقدیر خدا را پذیرا شد و با دست ظلم، همچون شاخه ای از «شجره طیبه» جدا گشت و داغ شهادتش بر دل های محبان نشست. اهل ولا را به هجران خویش مبتلا ساخت و دل های شیعه را سوزاند. پس از شهادت، در کاظمین، در پشت مرقد جدش حضرت کاظـم(ع) به خاک آرمید. اکنون، کاظمین، مدفن آن دو خورشید است. دو گنبد طلایی بر فراز آن حرم نورانی، دو شاهدند بر دو آفتاب درخشان خفته در خاک عراق. و کدام دل است که به شوق زیارت آن دو حرم نتپد؟ و کدام دیده است که بر مظلومیت آن شهید جوان نگرید؟ ســـلام بر امـام محمدتقــی(ع) جواد امامان و امام جوادان و سخاوت پرپر شده در بوستان رسالت و امامت. ماه امام رضــا علیــه الســلام در تقویم روزهای سال، ذیقعده یازدهمین ماه قمری است. در این ماه شادی و فم به هم آمیخته، آغازی همراه با سرور و سرود، و پایانی همراه با اندوه دارد. این ماه را می توان ماه امام هشتم علیه السلام نامید؛ چراکه در ابتدای آن ولادت خواهر گرامی ایشان حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام و در یازدهم این ماه ولادت خود آن حضرت واقع شده است. زیارت مخصوص آن امام همام نیز در 23 این ماه توصیه شده و در پایان این ماه شهادت فرزند گرامی امام هشتم علیه السلام ، حضرت امام حضرت جواد علیه السلام ، رخ داده است. فروغی از سیمای نهمین آفتاب ابو جعفر محمد الجواد ابن علی الرضا بن موسی الکاظم در شب جمعه 19 ماه مبارک رمضان یا 15 این ماه یا روز جمعه 10 رجب در شهر مدینه به دنیا آمد و در بیست و پنج سالگى به شهادت رسید. کنیه اش « ابو جعفر » است، اما برای آن که با امام باقر (ع) ، که او هم کنیه ابو جعفر داشت، اشتباه نشود وی را «ابو جعفر ثانی» یاد می کنند آن حضرت را القابی بود مانند جواد و قانع و نجیب و تقی. اما از همه القاب وی مشهورتر لقب جواد بود. نقش انگشتری آن حضرت « نعم القادر الله » بوده است. امام رضا(ع) و امامت امام جواد(ع) در امر امامت آنچه مهم است تصریح امام سابق بر امامت امام بعد از خود می باشد. امام رضا(ع) نیز در موارد متعدد و مناسبت های گوناگون، امامت فرزند بزرگوارش را گوشزد کرده و اصحاب بزرگ خود را به این موضوع آگاه کرده است. در واقع، استقرار اکثریت اصحاب امام رضا(ع) بر امامت حضرت جواد(ع) به استناد فرمایش های امام رضا(ع) بوده است که ذیلاً به دو مورد اشاره می شود: 1ـ یکی از یاران امام رضا می گوید: در خراسان در محضر امام رضا(ع) بودیم، یکی از حاضران به امام عرض کرد اگر پیشامدی برای شما رخ داد، به چه کسی مراجعه کنیم؟ امام فرمود: به فرزندم ابوجعفر! در این هنگام آن شخص سن حضرت جواد(ع) را کم شمرد، امام رضا(ع) فرمود: « خداوند عیسی بن مریم را در سنی کمتر از سن ابوجعفر، رسول و پیامبر و صاحب شریعت جدید قرار داد .» 2ـ در جای دیگر امام رضا(ع) برای آشنا ساختن اصحاب به امامت امام جواد(ع) بعد از آن که سخنی ـ راجع به امامت امام جواد(ع) ـ به یاد آورد، فرمود: « شما را چه نگرانی در باره امامت ابوجعفر، امام جواد(ع) است او را به جای خود نشاندم و جانشین خود گردانیدم .» و سپس فرمود: «ما خانواده ای هستیم که کودکانمان از بزرگانمان ارث می برند .» سفر حج و شهادت امام جواد (ع) به سفر حج رفت و از آنجا به مدینه بازگشت و تا پایان خلافت مأمون در آن شهر ساکن بود. پس از مرگ مأمون به دستور معتصم عباسی، در سال 220 هجری قمری، به همراه همسرش ام الفضل، به بغداد رفت و بنابر برخی روایتها به دستور معتصم مسموم شد و در همان سال به شهادت رسید. «باب‌الحـوائج» بودن امام جــواد(ع) همه امامان بزرگوار، در همه جهات دنیوی و اخروی، هادی و ناصرند اما هر کدام از امامان ما در یکی از ابعاد، ظهور و بروز بیشتری دارند. مثلا در بین عرفا و علما معروف است که اگر کسی از خداوند متعال، علم بخواهد به وجود مقدس امام باقر علیه‌السلام و امام صادق علیه‌السلام توسل پیدا کند. یا اگر کسی طالب معنویت است به حضرت علی علیه‌السلام متوسل شود. از این رو، مشهور در بین فقها و علما و اهل معنا این است که برای طلب رزق و روزی در دنیا و برآورده شدن حاجات مادی و دنیوی، توسل به امام جواد علیه‌السلام بسیار مجرّب است و این هم فقط صرف ادعا نیست. هم از زبان بزرگان نقل شده و هم به تجربه ثابت شده که توسل به ایشان سبب گشایش گره‌های مالی و اقتصادی می‌شود که خود مردم متدین ما تجربه کرده‌اند و در حکایات و احوالات مومنان، بسیار ذکر شده است و اساسا لقب ایشان، جواد است و جود، وصف کسی است که زیاد می‌بخشد و لذا اعطای این لقب برای ایشان بی‌جهت نبوده است. شهرت امام نهم(ع) به «جــوادالائمه» نام جواد یادآور جود و بخشش و احسان پروردگار متعال است که در وجود مقدس حضرت امام محمدتقی علیه السلام تجسم یافته است. در اینجا برخی از نمونه ای جود و احسان حضرتش را به نظاره می نشینیم: محمد بن سهل بن یسع قمی از افرادی است که به افتخار دریافت لباس متبرّک از امام نهم علیه السلام نائل آمده است، او در این مورد می گوید: من در شهر مکه مجاور بودم. از آنجا به مدینه آمده و به حضور امام جوادعلیه السلام رسیدم. در نظر داشتم که از آن امام عالیقدر در خواست کنم که به من لباسی به عنوان تبرّک عنایت کند، اما فرصت نشد و از محضرش خدا حافظی کرده و بیرون آمدم. در پیش خود گفتم: حالا که حضوراً نتوانستم خواسته ام را به آقا بیان کنم، پس طیّ نامه ای از محضر آن گرامی خواسته ام را طلب می کنم. نامه ای نوشته و تقاضایم را در آن اظهار کردم. سپس تصمیم گرفتم که به مسجد رفته و دو رکعت نماز بخوانم آنگاه صد مرتبه به درگاه الهی استخاره نمایم، اگر به دلم افتاد، که نامه را به حضورش می فرستم و اگر نیفتاد، نامه را پاره کرده و به دور بریزم. نماز را خواندم و بعد از نماز به دلم افتاد که نامه را به حضورش نبرم و آن را پاره کرده و از شهر مدینه بیرون آمدم و در همین موقع که به راه افتاده بودم، پیکی از راه رسید و لباسی را که در بقچه ای پیچیده بود، به همراه داشت. او از اهل کاروان از محمد بن سهل قمی می پرسید تا اینکه به من رسید و مرا شناخت. به من گفت: مولای تو! (امام جوادعلیه السلام) این لباس را برایت فرستاده است. لباس های تقدیمی امام، دو لباس نرم و نازک بودند. احمد بن محمد گفته است: محمد بن سهل از دنیا رفت؛ من غسل دادم و در آن دو لباس اهدائی امام علیه السلام او را کفن کردم . (بحارالانوار، ج 50، ص 44؛ فتح الابواب، ص 2) شرافت واقعی در کلام امام جــواد(ع) بعضی از مردم مال و منال، و گروهی نسب و نژاد را شرافت می دانند. پاره ای از مردم به جمال، برخی به ریاست و سرانجام عده ای نیز به گذشته های دور خویش می بالند. اما در منطق امام جواد علیه السلام شرافت واقعی معنای دیگری دارد. آن امام همام در این باره می فرمایند: « شریف واقعی فردی است که با شرافت دانش آراسته گردد و سیادت و بزرگواری حقیقی از آن کسی است که راه تقوا و خداشناسی پیش گیرد ».(چهارده نور پاک، ص1512 ) ثروت واقعی از نگاه امام جــواد(ع) تنها امیدگاه حقیقی که هرگز رنگ فنا و زوال نپذیرند، بارگاه قدس خداوندی است و هر که به این سرچشمه غنی اعتماد کند نه تنها محتاج این و آن نخواهد بود که حتی محبوب خلق و خدا می شود. این همان معنای سخن امام جواد علیه السلام است که می فرمایند : « فردی که تنها تکیه گاهش پروردگار باشد به غنای واقعی می رسد و دیگران نیازمند او می شوند و آن کس که تقوا پیشه خود سازد، محبوب مردمان می شود ». (نور الاصبار، ص220) ویدئوی ارسالی از آقای محمودصفری از مخاطبان محترم باماباش