در زمان امام حسن مجتبی(ع) مرد فقیری با پسرش زندگی می کرد مرد به دنبال کار بود اما کسی به او کار نمی داد چون وسایل کار کردن را از خودش نداشت طلب کاران به او فشار می آوردند در نهایت تصمیم گرفت نزد امام برود و از او طلب کمک کند اما هنگامی که نزد امام رفت شرم مانع شد که خواسته ی خود را بیان کند و از خدمت ایشان مرخص شد در راه بازگشت.......